۲ پاسخ

بله همدردیم
من جز دکتر هیچجا نمیرفتم که مریض نشم الان ده روز گلوم جوری چرک کرده که داغونم

شاید بخاطر حساسیت و آلودگی هوا باشه

سوال های مرتبط

مامان ⁦کیان مامان ⁦کیان روزهای ابتدایی تولد
تو این ۹ ماه بارداری هر روز هر لحظه اش برام پر از استرس بود اوایل که فهمیدم باردارم هفته ۶ یا ۷ بارداری بودم نمی‌خواستمش اصلا نمیتونستم با خودم کنار بیام که دارم مادر میشم حتی یه کارای بیخودی هم کردم ولی خب وقتی رفتم واسه تشکیل قلبش هفته ۸ بارداری بودم همین که صدای قلبشو شنیدم اشکام سرازیر شد بغض گلومو گرفت همون لحظه گفتم تو چجوری دلت اومد اون کارا رو کنی .... گذشت و گذشت و فندق کوچولوی من هر روز تو شکمم بزرگ و بزرگتر میشد تا ماه پنج بارداری خیلی سخت شد حالت تهوع و استفراغ بارداری تا پنج ماهگی باهام بود ماه شش خوب بود و خوش گذشت و وقتی وارد ماه هفتم شدم با اینکه هیچ مشکلی نداشتم ولی همش ترس از دست دادن داشتم اینکه یه وقت زایمان زودرس نشم بچم زود به دنیا نیاد هر روز و هر لحظه ترس از زایمان زودرس داشتم همش با خودم میگفتم ینی میشه من هفته ۳۸ بارداری رو ببینم ؟؟؟!!میشه بچمو وقتی کامل شده و زایمان زودرسی درکار نیست ببینم؟؟
بلد شد واقعا شد و من الان ۳۸ هفته و ۱ روز بارداری هستم
و فردا یا پس فردا میرم برا زایمان!!! باورنکردنیه اون همه استرس اون همه خودخوری اون همه اشک همش گذشت و فقط چند قدم مونده که به پسر کوچولوم برسم 😍😍😍🧿
امیدوارم این یکی دو روز هم به خوشی بگذره و من کیان کوچولوم رو بسلامتی بغل کنم و ببوسمش😘😘خیلی دوست دارم پسرم بی صبرانه منتظر دیدن روی ماهتم💓💓

این متن رو گذاشتم بمونه به یادگاری🥹💙 1404/9/2