خیلی عذاب وجدان گرفتم تا انقد طولانی از بچم دور نبودم .امروز کلا دوساعت پیش بچم بودم از ساعت ۱تا ۶پیش مامانم بود از ۶/۳۰تا ۹ با عمه و باباش کلی بهونمو گرفته 😩😩 دلم داره میترکه خوابم نمیبره از ناراحتی جوری بچه ام اذیت بود اومدم خونه دستشویی ام رفتم گریه میکرد میومد دم در

۵ پاسخ

چرا دور بودی عزیزم بالاخره پیش میاد خانومی😘

خب خیلی هم وابسته نباش بزار بچه مستقل تر باشه

خوب چرا دور بودی؟

اشکال نداره عزیزم
یه وقتایی پیش میاد

چرا دوری میکنی ازش.

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟

سوال های مرتبط

مامان سلین مامان سلین ۱۵ ماهگی
دو‌ساعت بچمو گذاشتم پیش باباش رفتم ی جایی کار داشتم خانما اومدم تا یک ساعت فقط گریه کرد بغلم خخیلی احساس عذاب وجدان دارم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان رادین مامان رادین ۱۰ ماهگی
سلام سر بچه ام داد زدم الان عذاب وجدان گرفتم چی کار کنم چرا بعضی وقتا از کوره در میریم پسرم بد خواب شده بود ساعت هشت و ربع خابید بعد یک ربع به ۹ پاشد شوهرم راه میبردش بعد گذاشا بغلم شیرش دادم دسدم خابید گقتم تا ۹ بخابه بیدارش کنم دیدم خودم هم تا ۹ و نیم خوابم برد دیگه بیدارشد تا الان گریه میکرد هی شیر نمیخورد نمیدونم چش بود شوهر هم منو بیدار نکرده بود
مشاهده ۵ پاسخ
مامان پسرم و تودلی مامان پسرم و تودلی ۱۶ ماهگی
امشب بچم پیش مامانم بود تو اتاق من تو حال بودم یهو بچم افتاد گریه کرد شدید از لثه ش خون اومد خیلی گریه کرد هنوز یادش میوفتم دلم یه جوری میشه به نظرتون اشکال نداره؟تاحالا اینجوری گریه نکرده بود
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ماه مامان ماه ۱۴ ماهگی
خانوما امشب بعد مدتها با دو دلی و گریه دخترمو گذاشتم پیش مامانم.... اومدم خونه حس بدی دارم ....از اونور حالم خیلی بد بود از سر مجبوری گذاشتم ..الان دلم داره میترکه پیشم نیست ...عین خوره افتاده تو جونم بلندشم برم بیارمش
مشاهده ۱۷ پاسخ
مامان زردآلو مامان زردآلو ۱۰ ماهگی
بچه ها دلم گرفته 😭😭😭از آدمای دور و برم😭😭😭کاش یکی پیشم بود درکم میکرد بغلم میکرد منم با صدای بلند گریه میکردم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان Radvin💙 مامان Radvin💙 ۱۲ ماهگی
امروز کلا یه بار به بچم غذا دادم وقت نکردم یعنی از صبحه دارم کار میکنم خونه مادرشوهرم
البته یه هفته هس اینجام نتونستم خوب به بچم برسم اصلا عذاب وجدان گرفتم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۱۲ ماهگی
واااای ک چقدر سختههه😫😫😫
دیشب گفتم بچم بیقرار بوده و تب دندون داشته. از ساعت ۲شب یهو تب شدید آورد هر نیم ساعت بیدار میشد و کلی گریه میکرد. تب پسرم اندازه گرفتم شوهرم خوند گفت ۳۷ونیم گفتم خب خوبه دیگه ولی برا اینکه هول نکنم دروغ گفته بود ۳۹ درجه بوده. دیگه دیدم با دارو و قطره کم نمیشه تبش براش شیاف گذاشتم تا ۶ صبح با من بود بعد دیگه بیهوش شدم از خستگی بچه رو سپردم به شوهرم ولی صداش تو گوشم مونده بود. صبح بردمش بیمارستان گفتن ویروسه
از بیمارستان رفتم خونه پدرشوهرم ک با برادرشوهرم سرگرم بشه کلی بهونه گرفته. بعد اومدیم خونه یه ساعت خوابیده بااااز گریهههه رفتم خونه بابام. اونجا دوباره گریههههه برگشتم خونه گریههههه داروهام هیچ اثری ندارن انگار. باز رفتم خونه پدرشوهرم ک با برادرشوهر ۵ساله ام سرگرم بشه. اومدیم خونه باز گریههههه نیم ساعت خوابید که بدو بدو شام گرم کردم خوردم. باز الان گریهههههه دادمش دست شوهرم داره راهش میبره.
دیگه نمی‌دونم چیکار کنم بچم آب شد😭😭😭
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان زعفرون مامان زعفرون ۱۰ ماهگی
مامانا بچم تب میکرد چند روز ویروس گرفته بود امروز رو به بهبود شد،الان تو خواب پشت هم سرفه میکنه شیشه میدم بهش با گریه دور میکنه حتی یک ثانیه دهنش نمیبره
مشاهده ۲ پاسخ
مامان علیسان و آیلا مامان علیسان و آیلا ۱۰ ماهگی
امروز از خواب که بیدار شدم حتی ناهار و صبحانه درست حسابی نخوردم مدام درحال کار کردن بودم عصر هم نتونستم بخوابم چون شوهرم رفته مشهد با پدرم من مجبور شدم بیام خونه مامانم چون فردا می‌خوام علیسان رو ببرم مهد
خلاصه از ساعت هشت که اومدم انقد علیسان من و بچه رو اذیت کرد که روانی شدم دوباره فهمید باباش رفته مشهد کلی جیغ و داد و گریه که منم میخواستم برم هرچقدر با ملایمت و مهربونی حرف زدم فایده نداشت نیم ساعت داد و هوار و گریه طول کشید
ساعت یازده آیلا رو خوابوندم انقد با برادر نادونم سر و صدا راه انداخت بیدارش کرد جایی که برا آیلا پهن کرده بودم بهم زد شلوار منو خیس کرد پاهای آیلا رو می‌گرفت میکشید رو زمین سر شیشه رو رو فرش میکشید کثیف کرد لباساشو درآورده بود نمیپوشید از آب سرد کن آب یخ میخورد مامانمو اذیت میکرد منم دستام خیس بود همچین زدنش یه دونه 😂😂😂دوباره هم نمی‌دونم چیکار کرد محکم زدمش دیگه آروم شد بچه پرو یه هفته مهد نرفته میومد خونه مامانم خیلی روش زیاد شده هزار بار گفتم غلط کردم اومدم اینجا 🤕🤕🤕
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان فاطمه نورا مامان فاطمه نورا ۱۵ ماهگی
اذیت میکرد نمیخابید خیلی عصبی شدم داد زدم ترسید حالا دارم از عذاب وجدان میمیرم😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ
مامان دختر قشنگم مامان دختر قشنگم ۱۱ ماهگی
دیشب چهارتا آمپول تقویتی زدم با سرم ، دو تا هم روی پام بعد از دوساعت سرم گیج بود از ۹ تا ده نیم هم در حال تلاش بودم دخترم بخابونم بازیش گرفته بود فرار میکرد یهویی دیدم ساعت ۱۲ نیم دخترم خوابه منم کنارشم اینقدر ترسیدم ک نگو اصلا نفهمیدم چی شد دفعه اولم بود این همه آمپول زده بودم مگه آمپول گیجی و خواب میارد ؟!
مشاهده ۱ پاسخ
مامان لیانا مامان لیانا ۱ سالگی
دیشب ب دخترم سوپ دادم ماش داخلش بود تا صبح بیدار بود نصف شب انقد گریه میکرد ،بنظرتون از ماشه؟؟
یبار دیگع بهش دادم بودم یادم نیس انقد اذیت شد یا ن
مشاهده ۴ پاسخ
مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو ۱۵ ماهگی
اوووف بلخره نشستم از10 صبح ک بیدارشدم یسره سرپا بودم تا الان. تقریبا همه روزا اینطوری ام شب انقذ خسته میشم از خستگی خوابم نمیبره. شما در چه حالین؟ ایشالا ک دخترم تازه خوابیده دوساعت اقلا بخوابه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان 🩷روشا🩷 مامان 🩷روشا🩷 ۱۵ ماهگی
امروز از صبح که بیداره شده بچم گریه و لج نه درست شیر خورد نه غذا نه خوابیده نه گذاشت من چیزی بخورم شوهرمم رفته بود با رفیقاش... خلاصه یه حجم فشار جسمی و روانی زیادی تجربه کردم که در نهایت سر بچم خالی کردم الآنم از عذاب وجدان و بد رفتاریام نشستم گریه کردن 😭
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ملورین🤰👼🩷 مامان ملورین🤰👼🩷 ۱ سالگی
گشنم شده بود دخترمم تازه خوابونده بودم رفتم یه لقمه سوسیس بخورم تا اون سوسیس و من بخورم دخترم چهار بار بیدار شد اصلا اشکم در اومد از اینکه تو خونه یه لقمه غذا هم نمیشه خورد از اون طرف هم عذاب وجدان گرفتم که چرا حرصم در اومده از دخترم🥲🥲🥲😭
مشاهده ۴ پاسخ