بچمو بردم گذاشتم پیش باباش خودم بردم ولی مجبور بودم خدامیدونه دلم داره میترکه از دوریش جیگرم میسوزه ک بچم شبا اینقد وابستس هی میگه مامانی بیا کنارم با اینکه من کنارش میخوابم میخواست بچسبم بهش میگه بیا جلوتر . دیشب تا خوابش میبرد دستمو محکم گرفته بود جیگرم کبابه براش . خداکنه پیش باباش راحت بخوابه بهونه منو نگیره . چقد ی ادم میتونه بیشعور باشه . کاش یاد بگیریم تا وقتی ک بزرگ نشدیم ازدواج نکنیم بمیرم برات هلما😭😭😭

تو بچه رو گذاشتی من استرس گرفتم اینجا. الان یک یکسره باید تو ذهنم باشه تا صبح. من بودم الان میرفتم کنارش میخوابیدم .یعنی باید میرفتم زیر سرم اگه بچم رو نمیدیدم
گو پدر شوهر و هرچی دیگه. بچه رو تو هیچ زمینه ایی دخالت نده. نزار هیچ احساسی کنه درباره ناراحتی و دعوا و اینجور چیزا

نمیخوام بهت عذاب وجدان بدم ولی ای کاش ک نمیبردی ب هر قیمتی ک بوده کنارخودت نگهش میداشتی بخدا روح و روانش بهم میریزه اسیبش جبران ناپذیره تروخدا فردا برو بیارش

خدا این مردا رو عقل بده تا ما ابنقدر عذاب نکشیم من دبگع بعد ۱۸سال کم اوردم فقط دلم میخواد از دستش فرار کنم
وااااای خدا مرد بد اخلاق بددهن نصیب هیچکس نکنه. همش میگم خدا یا من بکش یا اون بکش من راحت بشم.واقعا دیگع خسته شدم.آخ منم یه بچه ۲ساله دارم بخاطر ابنا ۳تا همش دارم تحمل میکنم

آخه با بچه میخوای یک شبه شوهرتون رو تغییر بدید
به نظرم بچه رو دخالت نده برو بیارش پیش خودت

اون بچه چ گناهی کرده داری بهش عذاب میدی برو بیارش شوهرت اینقذر دلتنگتون بشه ک بیاد دنبالتون

خواهرم ببخشید ولی پیش شوهرت زندگی نمکنی؟