بچها پسرم با ترس و جیغ از خواب پرید نفسش نمیومد خودشو سفت کرده بود بغلش کردم تکونش دادم تا خوب شد داشت بی حال میشد از ترس سکته کردیم الان شیر خورده خوابیده اما من نمیتونم آروم بشم تموم تنم میلرزه چرا اینجوری شد خدایا

ترسیده عزیزم

وایی پسر منم اشک یک سره چیغ مهمونی بودم همشون چشم شور بودن

,نگران نباش بچه منم همینه لبش سیاه شد حتی چشماش باز نمیکنه فقط جیغ افتضاح میدونم چی میگی کلی تکون میدم تا خوب بشه من با دکترش صحبت کردم گفت این سن کابوس میبینن و اینکه باید روز آرامش داشته باشن و بیرون درخت و طبیعت ببینن و دقیقا هرشبی که ما مشکل داشتیم بچم اون شب همینجوری بود گفتم پس اشکال نداره طبیعیه گفت چرا اشکال داره روزا ببر طبیعت و آروم باشین بهش زیاد هیجان ندین

ن بابا اگه تب نداره یا ن میلرزید تشنج نیست
دختر منم یشب تو خواب کبود شده و ب خودش می‌پیچید نمیتونست نفس بکشه
بردمش دکتر گفت بالا آورده برگشت تو گلوش بیرون نزده
رفلاکس بودش

احتمالا ی جاییش درد گرفته با خواب دیده ترسیده

شاید تشنج بوده!!

دختر منم گاهی نفسش میگیره افتضاح تا مرز سکته میرم ب دکترم گفتم میگ درحد چند ثانیه اشکال نداره ولی من میمیرم و زنده میشم گاهی خیلی بدجور میشه باید ببرم یه دکتر دیگ

حتما پیگیری کنید

شاید خواب بد دیده
قرآن بذار
چهارقل بخون
آیت الکرسییی بخون

اگه خودشو سفت کرده بود محکم و چشماش خیره شده بود شاید تشنج بوده

قبلن هم سابقه اش رو داشته؟تب نداره؟

قرآن بزار بالا سرش

پاش چی شده؟