۱۶ پاسخ

سر اولی خیلی اذیت شدم

بنظرم بگو دکترا معاینه تحریکی برات انجام بده
البته من ۲ سانت باز بودم و دهانه رحمم نرم و رسیده بود ک معاینه تاثیر گزاشت

اولی روز عید قربان با آمپول فشار دنیا اومد
دومی شب قبل معاینه تحریکی شدم فردا صبح ۷ دنیا اومد

من دوتا بچه هام ۴۰ هفته و ۲؛۳ روز دنیا اومدن

الان دقیق چند هفته ای؟؟!!

برو بستری شو
ریسک نکن خطر داره

دختر خاهر من تا۴۱ هفته موند بچه مدفوع خورد یه هفته بستری بود خیییلی اذیت شد بیچاره

برو زایمان کن چون ممکنه بچه مدفوع کنه ریسک نکن زایمان کنی بهتره

تا ۴۱ هفته میشه ولی باید یک روز در میان nst بدی و خیلی به حرکات بچه توجه کنی

خواهر شوهر من دو قلو داشت بچه تو شکمش دستشویی کرد دور از جون یکی از بچه هاشو از دست داد دور ازجون بچه های خودمون اونم تا دردش نگرفت بچه رو نگرداشت که اینجوری شد

من بودم میموندم درد و تحمل میکردم اما از بارداری راحت میشدم😂

میگن ۴۱ هفته بچه تو شکم دستشویی میکنه

ممکنه بچه زیاده رس بشه مدفوع کنه حواست به هر حال جمع کن ریسک نکن برا ی هفته

سلام درخواست بده من‌پرم

به نظر من ریسک نکن برو زایمان کن

اگر حرکات خوبه فعلا بمون خودت دردت بگیره خیلی بهتره تا آمپول فشار

بزار بمونه دیگ خواهر جاش خوبه 🥹😍

سوال های مرتبط

مامان ۳ قلوها مامان ۳ قلوها ۲ ماهگی
شنبه صبح رفتیم بیمارستان و رفتم سمت درمانگاه پرونده مو آوردن و رفتم پیش دکتر گفت درد اینا نداری گفتم نه گفت حرکت بچه ها چطوره ک گفتم از دیشب تا الان کاهش حرکت داشتن ک گفت همین الان سریع برو اورژانس اونجا مشکلتو بگو رفتم اورژانس سریع خوابوندن واسه ان اس تی
ان اس تی گرفتن ک وسطاش یه هو ضربان قلب یکی شون افت کرد ولی سریع درست شد دو تا سرم آوردن زدن ک حرکات بچه ها بهتر شد بعدش گفتن برو زایشگاه و بستری شو ک بهش میگفتن بخش لیبر
دیگ کارای بستری رو شوهرم انجام داد و رفت خونه تازه کلی ام غر زد الکی فقط بستری میکنن پس کی بچه ها به دنیا میان😂من رفتم زایشگاه دوباره خوابوندن واسه ان اس تی دیگ اشکم در اومده بود از شدت کلافگی شد ظهر
دکترا اومدن بالا سرم هر کی یه چیزی میگف بعد همشون میگفتن هفته اش خوبه ختم بارداری بدید بعد گفتم من کی زایمان میکنم گفتن هر وقت ببینیم ان اس تی ها خوب نیستش منم با خیال راحت خوابیدم اونجا 😂فک میکردم دو سه روزی هستم اونجا
یه هو دیدم یه دکتره اومد یه انژیوکت کرد تو دستم سرم زد بعد گفت پاهاتون باز کن من فک کردم میخواد معاینه کنه با چه جذبه و جدیتی گفتم من اجازه ی معاینه نمیدم🤣🤣اونم گف معاینه نمیکنم میخوام سوند وصل کنم😂😂یه هو پنچر شدم گفتم سوند واسه چی گفت واسه اتاق عمل😐😐یا خدا یه لحظه دلم هری ریخت گفتم عمل گف اره داری میری واسه زایمان هم خوشحال شدم هم استرس
بعد اومد سوند و گذاشت ک اصلا درد نداره فقط اولش یه ذرههه میسوزه ادامه بعدی....