طبق دو تا تاپیک قبلیم، هر چقدر اصرار میکنم شوهرم راضی نمیشه تولد بگیریم😔 میگه هر چقد بیشتر اصرار کنی بیشتر لجم میگیره چون وقتی من میگفتم تولد بگیریم میگفتی نه الان چون این خونوادت گفتن راضی شدی😔
من میخوام برای بچم تولد بگیرم😭😭😭

بهش یه جمله بگو.
فردا که بچت بزرگ بشه و از تولد ۱سالگیش بپرسه تو یادت نیست چرا لج کرده بودی فقط یه حسرت برای ما میمونه و یه ناراحتی برلی دخترت که احتمالا دوستاش تولد ۱سالگیشونو به دخترت نشون دادن.
مهم نیست که خانواده من گفتن یا خانواده تو مهم برای من اینکه خوشبگذره نه اینکه بخاطر کدورتها اعصابمون خرد بشه حالا که دوطرف نرم شدن و باب آشتیشون باز شده تو داری هر تولد بچمونو خراب میکنی هم این شکاف بیشتر میکنی من دیگه هیچی نمیگم فقط بشین فکر کن ببین ارزش داره از سرلجبازی تو تولد این بجه خراب بشه؟

فک کنم هیشکی حوصله نداره تاپیک قبلیمو بخونه🥲

ما هم همین مشکلو داشتیم تا چندسال دوشب تولد میگرفتم خیلی شه ام بود واقعا درکت میکنم .
منی ک از هیچ جشنی دلخوش ندارم از بله برون و عقد وحنا و عروسی خودم تا سیسمونی و تولد دخترم بهت میگم خودت میشناسی خانواده هارو اگ احتمال ناراحتی و بحث و میدی جشن نگیر عصابت راحتره

وای من چند بار تاپیک هاتو دیدم تو این چند روز شما هنوز درگیر این مسائل تولد گرفتن نگرفتن هستید که شوهرتون چقد لجبازه چرا اینطوری میکنه پس

برو اتلیه عکس بگیراصرارم نکن دلخوری پیش نیاد

سعی کن نرمش کنی ولی خیلی اصرار نکن ک فردا بحثی دلخوری بشه از چشم تو بدونن