خانما های باردار شما کی به مادرتون گفتین؟چه جوری گفتین؟

من میخاستم تا ۳ ماهگی نگم تا بزرگ بشه ولی رنگ رخسار خبر داد ازسردرون😂😂😂حالت تهوع شدیدم باعث شد همه بفهمن

بذار سلامت جنین مرحله اول و بسلامت رد کنی بعدبگو فقط ب مادرت .بقیه شکمت بالا اومدن میفهمن

همون وقتی که تستم مثبت شد😁

من مادرم خیلی دوست داشت باردارشودنم ببینه ولی الان دیگه بین ما نیست چهار ماه دیگه میشه یک سال که ندارمش💔💔

من باردار بشم بعد تشکیل قلب سوپرایز میکنم 😍یه باکس خوشگل آماده کردم جوراب و پستونک و گل گذاشتم و نامه
بعد تیتر بتا یا بیبی هم میزارم داخلش
بعد بتا اول شوهرمو سوپرایز میکنم با همون باکس
بعد تشکیل قلب هم باهاش خانواده ها رو سوپرایز میکنم😍
دوس دارم تا 14-15 هفته صبر کنیم ولی شوهرم شرط کرد گفت من فقط تا تشکیل قلب میتونم تحمل کن اونم برای خیال خودت که راحت بشه قلب تشکیل شد استرس نداشته باشی😂

منومامانم تویه تاریخ پریود میشیم😄ولی من توی اقدام بودم وباشگاه میرفتم کمردردداشتم مامانم گفت نرو بمون استراحت کن
یه هفته مونده به پریودم اول صبحی بیبی زدم مثبت بود زنگ زدم مامانم چون راهمون ازهم دوره خیلی خیلیییی ازخوشحالی باهم گریه کردیم🥲

ساعت ۴ صبح تست زدم همون موقع از خواب بیدارش کردم😂

من از وقتی اقدام کردم🙊😂همشهری هستیم عزیزم

من کلا مامانم میدونست میخوام اقدام کنم از اول در جریان همه چی بود 😅

وچقدر طی این هشت ماه توی هرمناسبت برنامه ریختم که اگه باردارباشم چطوری به خانواده هابگم...دعاکنید برای ماهم

مامانا من امروز کلا زیاده روی کردم ظهر دو تیکه لازانیا خوردم الآنم یه تیکه دیگه عذاب وجدان گرفتم

من بعد سونو قلب گفتم بابام از همه ذوقش بیشتر بود دستاشو گرفت بالا خداروشکر کرد😍😅الانم میاد شکممو میبینه یکم زده بیرون ذوق میکنه😅🤣😂

من بعد ازمایش بتا
بعدش خودم نگفتم مادرشوهرم زنگ زد گف

من چون پریود ک میشدم ب مامانم میگفتم 😅بعدش دیگه دستش بود تاریخش
میخواستم تا سه ماهگی نگم ولی خودش فهمید

همون موقع که تیتم مثبت شدخواهرم گفتم خواهرمم مامانم گفته بود خوشحال بودن

من دوماهگی اونم چون مجبور شدم

هنوز نگفتم 😂😂 هرچقدر که متوجه نشن مخفی نگه میدارم

من ک مادر ندارم 😩

من ک نگفتم ولی هوس آش کردم مجبور شدم بگم😂😂تا درس کنه

من روزی ک رفتم برای سونوی قلبش و مطمئن شدم گفتم. یه باکس هدیه ی کوچولو گرفتم بایه پستونک و لباس نوزادی😍 بابام جعبه رو باز کرد و متوجه شدن خیلی هم خوشحال شدن

من وقتی که رفتم دکتر و دیدم قلبش تشکیل شد گفتم

من هنوز نگفتم تا جواب سلامت جنین و بفهمم.ففط مادرشوهرم فهمید ک حتی کلمه ای بامن حرف نزد مثل همیشه البته

بهشون گفتیم دارید مامان بزرگ بابا بزرگ میشید.

تستو رفتم نشونش دادن