۲۰ پاسخ

اولویت همسرته بچت بزرگ میشه میگذره اونجا عادت کرده خوشه که یادش نمیاد تورو

الان حامله ایی دلشوره داری نینیت ب دنیا بیاد باهاش اروم میشی

ببین عزیزم شرایط سختی داری خدا به دلت آرامش بده. ولی اگه چند ساله سپردیش به پدرش ، و میدونی براش بابای خوبی بوده الان وضعیتش و به هم نزن.
انشالله که همسر پدرش زن خوبی باشه و بخش رسیدگی کنه. شما هم اگه دیدیش سعی نکن رابطه اش و با نامادریش خراب کنی خیلی از نامادری ها مهربون هستن .باید صبر کنی ببینی چه جوری هست .
و اینکه دختر شما داره به سن بلوغ نزدیک میشه و پیش پدر خودش باشه خیلی بهتره تا ناپدری حالا هرچقدر هم که ناپدری خوب باشه وقتی پدر خودش هست جاش اونجاست به نظر من.
کاش ایرانی ها یاد بگیرن بعد از طلاق به خاطر بچه هاشونم که شده بهم احترام بذارن و ذهن بچه رو نسبت به طرف مقابل خراب نکنن. انشالله که یه روزی فرهنگ‌مان درست بشه
از خدا میخوام بهترین شرایط برای همگیتون درست کنه

آن شالا ک بهترین اتفاق واستون رقم بخورع و بخیر این روزا رو بگذرونید

عزیزم یعنی چی حاضرم این زندگیم رو بهم بزنم ؟اونم الان که بارداری بچه بزرگ میشه میره پی خودش . من خودم بچه طلاقم پیش مادربزرگ مادریم بودم وقتی مامانم ازدواج کرد هی اصرار کرد برم پیششون هیچ وقت با ناپدریم کنار نیومدم همیشه باهم مشکل داشتیم تا زمانی که ازدواج کردم نکن نه با زندگی خودت نه دخترت من کشیدم که میگم

از دست دادن زندگی الانت که بدترین انتخاب اما لطفاً این حس رو بهش نده که پیش تو نیومدنش باعث عذاب وجدان بشه براش و فکر کنه داره در حقت ظلم می‌کنه. مطمئن باش همسر سابقت شاید برای تو شوهر خوبی نبوده ولی برای دخترت پدر خوبی و اون زندگی پیش پدرش براش راحت تر و بهش عادت کرده. هیچوقت هم بدی بابا یا خانواده پدریش رو بهش نگو فقط سعی کن باهاش صمیمی باشی و آنقدر امن باشی که اگر هرموقع لازم بود و مشکلی داشت بهت بگه.

الان کوچیکه به نظرم بذار پیش پدرش بمونه . بعدش سن نوجوانی و بحران زیاد داره پدرش بهتر می‌دونه مدیریتش کنه سن نوجوانی چالش زیاد داره. پنج شش سال دیگه خودش میاد پیشت. می‌دونم خیلی سخته واقعا. ایشاا.. بچه ات میاد یکم دلت آروم میشه

بنظرم با یه مشاور صحبت کن .باتوجه به اینگ بارداری و تصمیم گیری سخته برات راحتر راهنماییت میکنه

ولی بیخیال هم نشین اگ موند پیش پدرش مدادم در مورد این مسائل بهش آگاهی بدین و مراقبش باشین

اگر میخاد با اونا باشه و راحت تره پس بذار باشه. فقط بهش سر بزن و باهم بیرون برید. گه گداری بیارش خونه ت اخر هفته ای مثلا یا تعطیلاتی.
اونم کم کم بزرگ میشه میره دانشگاه و درس و ازدواج. زندگی خودشو شروع میکنه.

عزیزم منم از همسر اولم جدا شدم و پسرم با اون زندگی میکنه ولی هیچ وقت زندگی جدیدمو بخاطر پسرم نابود نمیکنم

هیچ دختری یا پسری نیست که مادرشو نخواد ، امکان نداره
قطعا اونم دلش برای تنگ شده ولی خب از بس بهش تذکر دادن اینجوری شده یجورایی ترسیده
سعی کن هر جور شده باهاش تنهایی صحبت کنی واینم درنظر بگیر شوهرت با دخترت مشکلی نداره وقتی باهم باشین از لحاظ رفتاری

شما الان باردارید درسته؟هفته ی ۲۶؟ینی میگی جدا شی ‌ زندگی این بچه هم خراب شه؟قطعا جدایی محصول الان ک بارداری چاره مار نیست،واقعا شرایط سختیه نمیشه قضاوت کرد‌ شاید واقعا کنار پدرش راحتره،اینجا فقط ار روزی چند خطی ک‌شما نوشتید نمیشه نظر درست داد

بنظرم بیخیالش شو و زندگی الانت بچسب
دخترت حتما به اونا عادت کرده و اونجا راحت تره
دوستم هم همین شرایط شما داشت دخترش ۴ سالشه ، دیگه قبول کرده که دخترش رو بیخیال بشه ، چون حاضر نیست بیاد پیش مامانش

از همسر فعلی ات که نمیتونی جدا بشی چون حامله هستی و زندگی این بچه هم خراب میشه و دوباره مشکلات.
بنظرم سعی و تلاش کن که رابطه ت با دخترت خوب بشه، نمیدونم از روانشناس کمک بگیر یا سعی کن چندبار همو ببینید و بیرون برید باهم. وقتی رابطه ش با تو خوب نیست و ترمیم نشده چطور با همسرت که یه غریبه است براش کنار بیاد؟؟؟ باید اول خودت و دخترت صمیمی بشید که بعد اونم بتونه زندگی جدید رو بپذیره. برای اونم سخته که همش مدل زندگیش رو عوض کنه و راحت ادم ها و زندگی جدید رو بپذیره و بیاد با شما زندگی کنه .

بچه‌ها هرچقدم براشون وقت بزاری و عاشقت باشن بازم وقتی خودشون سروسامون بگیرن میرن پس بهتره توام کسیو انتخاب کنی ک تا اخر عمر باهاته و اون شخص فقط همسرته

مگه همسرت فقط به دردت بخوره بچه به دردت نمیخوره مطمعن باش عروس میشه میره اونوقت چی....

سلام عزیزم شرایط سختی اگ اون خانوم بتونع کنارش باشع اجازع بدین اونجا باشع تا پیش شما و همسرتون
این جسارت نشع ولی دختر تو سن بلوغ ک برع ناخودآگاه مورد توجه قرار میگیرع هر چقدم همسر شما خوب و متشخص باشع باز هم ریسک هست
من تجربش کردم بیش از ده مورد دیدم و مشاورع دادم ک بهتون میگم پیامدای سن بلوغ خیلی سنگین هست

شرایط سختی هستی گلم از خدا برات اول آرامش. و اینکه دعا میکنم خودش راه درست نشونت بده.

زندگی باهمسرتو انتخاب کن

سوال های مرتبط

مامان پسر طلا مامان پسر طلا هفته سی‌ویکم بارداری
بچه ها من شکمم بزرگ نشد. توی ماه ششم هستم. میدونم ماه های اخر وزن گیری هست. ولی تو ماه ششم ینی نباید تغییر کنه؟ خودمم یمقدار شکم داشتم ولی ن زیاد. الان یه کوچولو بزرگتر شد. بیشتر حس میکنم سفت شد تا اینکه بزرگ شده باشه... بعد اینکه اگه خدای نکرده تو سونوی وزن بگن وزنش کمه چی میشه بعدش؟ من خیلی میترسم از این موضوع. بادام و حبوبات هم میخورم میگن واسه وزن خوبه...من تا هفته بیستم ک سونو بودم وزنش ۳۰۵ گرم بود زده بود نرمال. این چند هفته دیگه سونویی نبود و اینکه منم خیلی استرس تو زندگیم پیش میاد... میدونم ک استرس خوب نیست. واسه وزن و ازین چیزا. سعی میکنم تا جایی ک بتونم کنترل کنم. ولی لطفا بگین اگه وزن و رشد کم باشه چی میشه؟ ۲۸ هفته به بعد میفرستن سونو؟ دیر نیست واسه اقدام؟ میشه اصلا اون تایم کاری کرد؟ رو مخی جدیدم الان این شده. از طرفی چون قدامی هست جفتم حرواتش برام واضح نیست. اصلا نمیدونم اونایی ک حس میکنم حرکت جنین هست یا نه‌ ... از نگرانی هر هفته میرم بهداشت برام ضربان قلب میذاره. لطفا اگه اطلاعاتی در این زمینه دارین بهم بگین