۳ پاسخ

ادم از دور میگه تحمل میکردی،ولی واقعا مغز ادم درد میگیره انقد که گریه میکنن،اشگال نداره حالا شده دیگه،باز میگیریش😘😘😘

سلام خودتو سرزنش نکن
کار سختیه
دوباره از پسش برمیای

چرا انقد زود کردی خب؟؟

سوال های مرتبط

مامان نیهان🌙✨ مامان نیهان🌙✨ ۱ سالگی
تجربه من درباره از شیر گرفتن دخترم
چون خیلی ها میپرسن و این پروسه براشون سخته ،گفتم منم تجربمو بزارم بلکه کمکی باشه😘🥰 اول اینکه من از شیر روز شروع کردم،دخترم چهار بار در طول روز شیر میخورد. اول شیر ظهرش رو قطع کردم،‌ هر وقت میومد طرفم فوری بهش خوراکی میدادم و سرگرمش میکردم بازم با این حال نیم ساعت بعد میومد طرفم.رژ میزدم و بهش میگفتم بوویه. تا سه روز ، روز چهارم شیر عصرش رو هم قطع کردم ، به همین منوال بهش خوراکی و نوشیدنی مخصوصا شیر توی لیوان میدادم بخوره. کلا اب و نوشیدنی شیر و دوغ و آبمیوه طبیعی توی این زمان زیاد بهش بدین،من میدادم با نی بخوره که اشتیاقش بیشتر بشه برا خوردنش. بعد چهار روز شیر صبح هم قطع کردم. همین که بیدار می‌شد واسه شیر بهونه میگرفت، ولی من بهش میگفتم بیا بریم صبحونه بخوریم.بیا بریم نون و پنیر و چایی بخوریم ، بیا بریم جوجو (تخممرغ) بخوریم😂😂 بلندش میکردم می‌بردم سر سفره.گاهی چشماش بسته بود اصلا صبحونه نمیخواست لباسمو سعی می‌کرد بزنه بالا. که من محل نمیدادم.نازش میکردم براش تلویزیون میزدم.بازی میزاشتم که آروم بشه. آروم که می‌شد دیگه صبحانه بهش میدادم. تا یه هفته. تا رسیدیم به شیر شب .شبا یک ساعت قبل خواب لامپا خاموش میکردیم که بخوابیم. اونم برا خودش بازی می‌کرد توی تاریکی تا خوابش میگرفت بعد که میومد سمتم منم فوری میزاشتم رو دوشم تکون میدادم تا بخوابه یا میزاشتم رو پاهام وقتی گیج خواب شده بود. بعد دیگه الان چند روزه کامل گرفتم خداراشکر. انشالله خدا کمک همه مادرا باشه راحت از شیر و پوشک بگیرن.
مامان گندم🌾 مامان گندم🌾 ۱ سالگی
داشتم گهواره رو چک میکردم دیدم یکی نوشته از شیر گرفتم پشیمونم تا دو سال نگیرید و این حرفا
منم اومدم تجربه ی خودمو بگم
دو هفتس از شیر گرفتم و خوشحاااااال ترین و رااااااضی ترینم

دختر من بی نهایت به شیر وابسته بود در حدی که در طول روز هر یک ساعت و هردفعه به مدت بیست دقیقه میومد رو من دراز میکشید شیر میخورد
حتی داشتیم ناهار شام میخوردیم غذا نمیخورد میومد اویزون جیجی من میشد
شبا یک ساعت و نیم جیجی من دهنش بود تا خابش ببره بعدم تا صب جیجیمو ول نمیکرد صب ی ورقه نازک تحویلم میداد
یه مدت خودمو پااااااره کردم شیر شبشو قطع کردم ولی انقد دیوانه شده بود که دوباره بهش دادم
حتی در طول روز و واسه ی خواب روزش هم حتما با سینه میخابید و در طول خوابش هم باید به عنوان پستونک جیجی من دهنش میبود وگرنه بیدار میشد
تاااازه یکیو که میخورد ورقه ی نازک تحویلم میداد اون یکی رو هم با دستش میگرفت تا اسمونااااا میکشید😂
خلاصه اصلاااا نه خواب داشتم از دستش نه زندگی
تا صبح که ۱۰۰۰ بار بیدار میشد ، دندونشم از شیر زیاد خراب شده بود
غذا هم‌که اصلا نمیخورد چون یک سره شکمشو با شیر پر‌میکرد دیگه غذا نمیخورد
خااصه بااین شرایطی که داشت فکرمیکردم از شیر گرفتنش سخت ترین کااااااار دنیا باشه
ولی انقدر عالی باهاش کنار اومد که خدا میدونه
فقط یک روز اذیت کرد دو سه روز هم بهونه گرفت بعدم تموم شد و رفت
تاااا صبح راحت میخوابه حتی یک بارم پا نمیشه حتی ابم نمیخاد
غذاشم مثل ادم حتی سنگم بذاری جلوش میخوره 🙌🏻
مامان یاسین مامان یاسین ۱ سالگی
گفته بودم با خوابِ روز یاسین مشکل دارم !
با اینکه خیلییی خوابش میاد ولی مقاومت میکنه ( ولی وقتی خواب رفت سه ساعت میخوابه )
باید بزارمش رو پا تکون بدم تا خواب بره ، یهو میبینی چشمش داره میرع دوباره پا میشه میره ☹️
خلاصه پروسه ی سختیه خوابوندش
نیم ساعت باید رو پا تکونش بدم ، کمرم و پام میشکنه
منم روزا کلا شیرش نمیدم فقط شب قبل خواب بهش شیر میدم
دیروز فکر کردم شبها که خودش مستقل میخوابه و اذیت نمیکنه پس به جای اینکه شب بهش شیر بدم ، قبل خواب ظهر بهش بدم
از دیروز بچم ظهر خیلی خوب میخوابه .
البته یه مشکلی که دارم یاسین شبها ۴ الی ۵ تا پیمونه شیر بیشتر نمیخورد ( گاهی هم سه تا )
الان ظهرا که بهش شیر میدم ۸ تا میخوره 😐 هم دیروز هم امروز ۵ تا اول درست کردم تموم که شد دوباره شیشه اش داد بهم گفت شیر می‌خواد 🤨
با اینکه غذاشو کامل میخوره و میدونم سیره ، ولی نمی‌دونم چرا اینقدر میخوره
اینم بگم تشنه اش نیست چون قبلش هم یه عالمه آب میخوره
میترسم اینجور عادتش به شیر برگرده و نتونم بعدا از شیر بگیرم