وای تاپیکتو ک دیدم یاد خودم افتادم
دقیقا عین خودت بودم انگار کل غمهای عالم میاد سراغت
من گاهی میشستم گریه اممیکردم
ولی خداروشکرر کم کم همه چی درست شد وعادت کردم
الان همه چی اوکیه و ازتنهایی خودمو پسرم لذت میبرم
میگذره واسه توهم به خودت استرس نده
باخودت بگو هی حرفای مثبت بزن به بچت نگا کن و خداروشکر کن که هست❤️
اره عزیزم
منم همینطورم
میگن یه کمبگذره بهتت. میشیم
منم خواهرم همش ۱۰ روز اومد پیشم اونم همش بیمارستان شدم ۳ روز بخاطر زایمانم ۳ روزم بخاطر زردی بچم .بعدش تا اومدیم خونه رفت خواهرم تک و تنها موندم بچه اول هیچی بلد نبودم بچم انقد گریه میکرد دیگه کم کم روحیم درس شد بچه بزرگتر شد کارشم زیادتر شد حموم کردنشو بازی کردن باهاش سرم گرم بچه شد منم خ اذییت شدم اولاش
عزیزدلم عادیه هم تنهایی هم اینکه وارد یه دنیای جدیدی شدی که هیچ تجربه ای قبلا راجبش نداشتی هرمونا بهم ریختن منم این حالتارو داشتم اصلا به این فکر نکن که افسردگیه بعد از زایمانه نه اصلا
سعی کنید درهمچنین مواقعی یه آیت الکرسی بخونین وبعدم یه قرآن همیشه کنارتون خودتون وبچه باشه
بعدکه یکم ارامش گرفتین یه اهنگ شادبزارین وبه چیزا ولحظه های خوب وقشنگ فکرکنین
بعداززامیان تا۴۰ ویا۶۰ روز احساس پوچی وافسردگی وترس داشتن طبیعیه.
عزیزم کاملا درکت میکنم.بخاطر بهم ریختن هورمون هاست سعی کن خودتو مشغول نگه داری کمتر فکرو خیال کنی و به خودت تلقین نکنی و با چیزایی که حالت خوب میشه بیشتر ارتباط بگیر.زمان بگذره اوکی میشی
راستی قرصای تقویتیت رو هم بخور
چ سخته واقعا درکت میکنم.. هیچکسو نداری یعنی؟
روزای اول ادم هی اینجوره عزیزم منم مث توام دورمو تنها شوخر هم کمک کارنیس الان ازلحاظ روحی یکم اذیت میشی ولی ب مرورخوبترمیشی ازعهدی همه کارابرمیای قوی باش دخترم🫂
منم اینجوریم شوهرم اینجا نیست همش میترسم استرس دارم😒
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.