۱۳ پاسخ

این موقعیت اصن ربطی به شیر مادر نداره، ما تو فامیل همه شیرخشک میخورن، یکی درمیون آروم و شیطونن

ربطی نداره اصلا دختر دایی من شیرمادر می‌خورد دائم گریه میکرد ولی برادرش شیرخشکی بود اروم کاملا

بچه های جاری من پسرش شیرخودش مبخورد به شدت گریه میکرد اصلا اروم نبود بیچارشون کرد
ولی دخترش شیرخشک میخوره ماشالا ارومه

بچه شما رفلاکس داره ک شیر نمیخوره اصلا ربطی به شیرخشک و شیر مادر نداره.. باید داروی رفلاکس بخوره.. و شیرخشک مخصوص.
و اگ شیر خودتو میدادی ب خاطر رفلاکس باید لب ب هیچ گونه لبنیات نمیزدی و بدن خودت داغون میشد
من پسرم رفلاکسیه و رفلاکسش پنهان بود لب نمیزد

ربطی نداره بچه خواهر من شیر مادر میخورد به حدی که گریه میکرد خواهرمو پیر کرد تا بزرگ بشه

نه اصلا پسر من شیر خودمو میخوره ولی بی نهایت شیطونه و مدامم نق میزنه

اصلا ربطی نداره من پسر بزرگم شیر خودمو میخورد بشدت اذیت کار و بی قرار بود.ولی پسر کوچیکم شیر خودمو میخوره خیلی آرومه....هر بچه ای یه جوره

از جز ب کل رسیدی، این چ نتیجه گیری بود خدایی🫨😂
بچه من و دوتا دخترداییم و دخترخالم تقریبا همسنن،هر ۴ تاشونم یه جورن،اون دوتایی ک شیرخشک میخورن ی کوچولو ارومتر از شیرمادرییا هستن

آخه چه ربطی داره عزیزم
پسر من ۴ ماه شیر مادر خورد شیطون بود بعدم به خاطر حساسیتش شیرخشک خورد هنوزم شیطونه😂بچه دخترعموم شیر مادر می‌خورد دخترم هست از دیوار راست بالا میره
به ژنتیک و شانس ربط داره🤣

نه عزیزم ربطی نداره خودتو سرزنش نکن،من خودم پزشکم اینو بهت میگم مطمئن باش.درسته بهتر بود بهش شیر خودتو بدی اگر شیر داشتی و میخورد ولی ربطی به آروم بودنش نداره.
بچه با بچه فرق داره،اما دختر من از اول سینه مو نگرفت با شیردوش ۲ماه و نیم دوشیدم ولی بعدش شیرم کم شد و منم پیگیرش نشدم،ولی عذاب وجدان نمیگیرم شیرخشک خیلیم خوبه و کاملتر.

من پسرم شیر مادر میخوره دختر خواهرم شیر خشک، اون خیلی اروم تره از پسرم
بچه به بچه و مادر با مادر فرق میکنه
پستونک رو اگه تا ۶ ماهکی نگیری خیلی بعدش سخت تر میشه گرفتنش..

اره منم پشیمونم بچه اولمو شیر خشکی کردم

😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان لیا💕🐣 مامان لیا💕🐣 ۱۵ ماهگی
مامانا‌ من خیلی وقته دارم سعی میکنم ک شیر شب دخترمو قط کنم اما موفق نمی‌شدم و هرشب با اعصاب خوردی و عذاب وجدان بهش شیر میدادم چون آروم نمی‌گرفت ب هیچ وجه خیلی گریه میکرد
دختر من هم شیر خشک میخوره هم شیرمادر
دکترش گفته بود تا یکسالگی شیر خودتو بگیر ازش فقط شیر خشک بده
ولی لیا باهام‌ همکاری نمیکرد
خیلی وابسته شده بود ب سینه ام
هرسری میموند بغلم یقمو‌ می‌کشید دست میزد باگریه ممه ممه میکرد هرکجا ک باشیم فرقی نمیکرد، غذا خورده باشه یا نخورده باشه اصلااا براش فرقی نمیکرد فقط میخاست ممه تو دهنش باشه
و این قضیه براش خوب نبود وابستگی زیاد هم اذیتش میکرد هم نمیتونست غدا خوب بخوره هم اینکه شبا برای دندوناش‌ ضرر داشت
خلاصه امروز چسب زدم ب سینه هام
و خیلی گریه کرد خیلییی منم گریه میکردم
ولی پافشاری کردم و کوتاه نمیومدم چون اگ چسب رو میکندم می‌فهمید ک کنده‌ میشه و دیگ ب هیچ صراطی‌ مستقیم نمیشد
نمیخاستمم تلخک بزنم چون شنیدم برای گوراشش‌ خوب نیس
خلاصه ترسید از ممه ها
دیگ بعد از چند ساعت ک هعی باهاش بازی کردمو هواسشو‌ پرت کردم آروم شد و خوابید
منم کلی گریه کردم از عذاب وجدان
بعد هم ک بیدار شد شیرخشک نخورد
انگاری قهر کرده بود
سراغ ممه هم نگرفت
اصلااااا
امروز فقط ساعت۱۱، ۱۲۰ سیسی خورد و خوابید همین
خیلی ناراحتم،ولی بخاطر خودشه،شیر من چیزی جز ضرر نداره براش چون اصلا غذا خوب نمیخوره و امیدش‌ به سینه ی من بود
امیدوارم امشب خوب بخابه🫠