چن باااارتاحالاقومای من رفتن مسافرت ازماهم خواستن ک بریم شوهرم موافق نبودع حتی دورعمی های یکروزع اوناچن خانواده بودن فقط مانمیرفتیم حالاپسرخواهرشوهرم ک توتایپیکای قبل گفتم میخان بامادرش وخواهرش ک خیلییی هم پی حرفن اصلاملاحظع منوندارن میگن بیاین بریم تفریح منم گفتم نه پسرم میگه بخاطرمن گفتم چطوراونوقتاک من ازتون خاهش میکردم نمیگفتیدب پدرتون میگه میگفتیم اماپدرم نمیومد شمامیرفتین یانه ب جای من

نمیرفتم بچت ببر بیرون پارک خانه بازی ولی با اونا نرو

اقا من خیلی ناراحتم واسه شرایط تو، کاش ی کاری از دستم برمیومد

نه،نمیرفتم .با کسایی بری که همش حرص بخوری تو خونه باشی خیلی بهتره

نمی‌رفتم چون آرامش خودم مهمتره با بچه ها شوهرت برو تنهایی جایی

عزیزم ایقد گلگی نکن کوتاه بیا حس میکنم. خودتم خیلی دنبال حرفی پسرت بزار ب حال خودش خاس اشتی کنه بادوست، دخترش خاس، نکنه دوست دخترشو بلاک کن
شوهرتو ول کن هرکاری میخادبکنه ازادش بزارخسته میشه ایقد پیگیرنباش خانوادت هرکی گفت سلام بگو علیک سلام هرکی دعوتت کرد برو اصلا پای، بچه هات تودعوا هاتون بازنکن تفزیح میخاید برید دوسداری برو نمیخای بگو بچه ها شما برید چرا زندگیت براخودت جهنم کردی اخه

نمی‌رفتم عوض داره گله نداره

نع