۵ پاسخ

ببین گفتی دخترت۱۲ سالشه خوب الان دیگه داره وارد سن بلوغ میشه تو یه دوره ای بچه ها وارد فازهایی میشن ک برای ما عجیبه یکم بگذره اوکی میشه حتی خودش پیشنهاد مسافرت میده

سلام عزیزم سخته واقعا درکت میکنم ولی الان دخترت عاقله میتونی دلیل کارشو بپرسی و ببینی جایی مدنظرش هست اونجا رو هم توبرنامه سفراتون قرار بدین که بدونه نظرش رو مهم میدونین که به تصمیم شما هم احترام بذاره

منم یکی از دلایلم برای بارداری دوم همینه، میترسم بچه دوم بیارم کلا خونه نشین بشم، نتونم برم سرکار، یا کلا نتونم برای خودم وقتی داشته باشم ،خیلی حالم بده

علتشو بگو بتونیم کمکت کنیم

دخترت چند سالشه

سوال های مرتبط

مامان دخترا🥺😍 مامان دخترا🥺😍 ۴ سالگی
خانوما شما تا حالا پاپ اسمیر انجام دادید با اچ پی وی ؟؟؟؟
درد داره ؟؟؟ من خیلی میترسم برم انجام بدم
هم خجالت میکشم هم میترسم 😑😫
تو این پنج سال ازدواجم اصلا انجام ندادم
تا الان عفونت هم نگرفتم ، ولی الان چند وقته حس میکنم عفونت دارم
بعد چند تا جوش هم روی بیکینی م در اومده من فکر میکردم برای ژیلت هست
ولی الان که دارم فکر میکنم با خودم میگم صد درصد تبخال تناسلی هست 😢😢 جوش ها اولش سر بسته هست بعد چند روز سر باز می‌کنه خون ابه داره نمیدونم واقعا دیوونه شدم خسته شدم
آخه چجوری ممکنه که تبخال بگیرم 🥺 جاشون ولی هست اصلا نرفته همون‌طور جوش جوش جاشون هست ولی خشکه
اگه تبخال باشه نباید شوهرمم بگیره ازم ؟؟؟ تو این مدت که من نمیدونستم رابطه هم داشتیم خیلی ، ولی من چیزی ندیدم که از من گرفته باشه
میشه یعنی اینجوری ؟؟ مگه واگیر دار نیست ؟
بعد یه سوال دیگه اینکه خانه بهداشت پاپ اسمیر و اچ پی وی میگیره ؟؟
الان نمیدونم هزینه اش چقد میشه 🙂 این همه پول و از کجا بیارم
یه مامانی اینجا گفت پنج تومن انجام داده
مامان یاس مامان یاس ۴ سالگی
سلام دوستان
چند تا مسئله از دخترم ذهن من رو درگیر کرده میخوام از شما مشورت بخوام و بینم بچه های شما چطورن،یکی اینکه دخترم میان جمع مثلا تو پارک زیاد حواسش به وسایلش نیست،مثلا اسکوترش رو ول میکنه میره با ی بچه بازی میکنه یا تار بازی میکنه،یا ی بار کلاهش افتاد اصن توجهی نکرد همینطوری داشت به بازیش ادامه میده، ی مورد دیگه اینکه وقتی بیرون میریم تو ی فروشگاه خیلی هی میگه اینو برام میخری یا اصرار میکنه بریم قسمت بازیش که بازی کنم،یا بریم غدا سفارش بدیم،در صورتی که میبرمش استخر شهربازی پارک ،یا خوراکی براش میخرم، هم من هم باباش،هم بابای خودم ولی نمیدونم باز چرا انقدر اصرار میکنه،مخصوصا اگه یکی همراهمون بیاد بیرون،بعضی اوقات خجالت میکشم،میگم الان فکر میکنه من هیچی براش نمی‌خرند که انقدر بچه داره اصرار میکنه،ولی تنها باشیم بهتره باز،مثلا میگم مامان الان ما اومدیم خرید خونه الان وقت شهربازی نیست،یا قانونمون اینکه فقط میتونه ی خوراکی انتخاب کنه،که اکثر اوقات جواب داده ولی خدا نکنه یکی همراهمون باشه سر هر چیزی هی اصرار،هی اصرار،انقدر انرزی میزارم که همش متعدد کنم دیگه از بیرون رفتنم لذت ننبرم