۷ پاسخ

به نظرم میتونه حقیقت داشته باشه چرا که ادمیزاد با یسری خصوصیات اخلاقی و ذاتی متولد میشه بعضی خصوصیات که شبیه اقوام یا پدر و مادر هست که همه میشناسن و میگن مثلا به پدرش رفته یا مثلا پدربزرگش .....
ولی بعضی خصوصیات درونی هم هست که ممکنه بگن اخه تو به کی رفتی که مثلا فلان اخلاق رو داری که ممکنه این همون رد پای نیاکانش یا نسلهای قبلش باشه ...

درست هست، از نظر روانشناسی مشکلاتی که تو زندگی هر کدوم از ماها داریم برمیگرده به آسیبهای دوران کودکی که از طرف والدین، و اطرافیان و مدرسه و معلم ودوست و... ناآگاه به ما زده شده
البته که اونها هم خودشون از نسل قبل این آسیبها بهشون زده شده و این همینجور انتقال پیدا کرده تا رسیده به ما اگر ما هم یه جا این آسیبها رو شناسایی نکنیم و درمان نشیم به بچه هامون انتقال پیدا میکنه
تقریبا تمام افسردگی ها و اضطرابها و اعتیاد ها و شکست ها برمیگرده به آسیبهای دوران کودکی

آره منم درموردش خوندم و راه کارش میگن کارما سوزی هست تا از زندگیمون حذف بشه

چقدر جالب

سریال ترکیه ایه درسته منم دیدمش اسمشو یادم رفته الان

سریالش چی بود

ولی من میدونم رنجم چیه و دلیلش چیه اما درمان براش پیدا نمیکنم داره هرروز با خودم رشد میکنه مث خره افتاده ب جونم اونم گذشته و خیانت های شوهرمه

سوال های مرتبط

مامان 💗tiyanaz💗 مامان 💗tiyanaz💗 ۵ سالگی
مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
سلام .مامانا بیاین نظرتون رو بگید لطفا
من یک خواهر ۲ سال کوچکتر از خودم دارم و دوتا برادرکوچکتر خودم فرزند اولم.....خواهرم مشهد زندگی می‌کنه و منو خونوادم شهرستان یعنی ازهم دور هستیم هر ۲ هفته یا یکماه یکبار همو میبینیم ،خواهرم بچه نداره و بسیار حساس رو تمیزی رو دست شستن رو اینکه همه چیز سر جای خودش و مرتب باشه...هروقت منو دخترم میریم خونه ش مثلا اگه ازش آب بخوام داخل آشپزخونه میگه صبرکن خودم بدم یا هرچیزی رو رو بخوام نمیگه فلان جاست میگه صبر کن خودم بدم و با یک لحنی هم میگه ،به تمام حرکات دقت می‌کنه داخل خونش طوری که ما اصلا تو خواهش راحت نیستیم اگر دنبالت نیاد چشماش و نکاهاش دنبالتع که دستامون رو شستیم یا نه،موچکترین کاری رو انجام بدیم باید دست بشوریم،من بقدری که خونه دخترخاله و دخترعموهام بااینکه بچه داشته باشند یا نه راحتم خونه خواهرم راحت نیستم،دیگه به خودم گفتم عمرا اگه برم خصوصا منی که جداشدم تحول این رفتارهاش برام سخته.....خونه مادر من که میاد طوری رفتار می‌کنه و خونه رو تمیزنیکنه که میفهمونه که شماها هم کثیفین رعایت نمیکنید فقط من خوبم،یر سفره قاشق و بشقاب به اندازه همه میارم اون می‌ره برای خودش خداگونه میاره بهش هم میگم میگه که اخلاق من اینطوریه تو قاشق رو گذاشته بودی رو زیر سفره....یا سرسفره صبحونه نونش رو از بقیه جدا می‌کنه ،بنظرتون شما فقط یک خواهر داشته باشید با چنین وسواسی خونه ش مدیریت یا نه.....ناراحت میشوید که اینطوری از موضع بالا نگاه می‌کنه یا نه....آخه با خنده و شوخی نمیگه مثلاً دستات رو بشور یا فلان چیز رو من بهت میدم صبر کن،با یک لحن جدی میگه