سلام دوستان
خانما زایمانتون چطور بود ماماهمراه گرفتید
یانه رفتیدو زایمان کردید چندساعت طول کشید زایمان کنید
منکه اصن یادم میاد تمام بدن استرس میگیره سست میشم
سردرد میشم بااین حال درمانگاه یا همگی بهم میگن جز مامانم ک دوساله شد یکی دگ بیار اززایمانش وحشت دارم از اندام الانم بدم میاد و میترسم اذیتم کنه شوهرم چون سری اول بارداریم تازایمانم خیای اذیتم کرد میترسم دوتا بشه هیچی دگ بدبختی بکشم

مال من وحشتناک وحشتناک بود چهل هفتم پرشددنیانیومد رفتم بستری شدم نه ونیم بهم قرص داد زیرزبونی نیم ساعت بعددرداشروع شد هریه ساعت بعدشم ساعت دو یه چهارم یه قرصی رودادن بهم اونم زیرزبونی بعدنیم ساعته بعدش وحشتناک دردداشتم میگرفت ول نمیکرد بکوب ینی دردداشتم تااینکه ساعت۴بدنیااومد بادرد شدید زایمان اولم به نسبت بهترازین بود🥲🥲🥲

اتاق خصوصی زایمان گرفتم توی بیمارستان،که توی اتاق ماما بود،،ساعت ۱ ظهر رفتم توی اتاق ساعت۹ و نیم بچه به دنیا اومد...ماما همراه خیلی خوب بود،،ماساژ میداد،نقاط فشاری را انجام میداد،ورزش میداد بهم

دکتر شخصی داشتم ک موقع زایمان اومد ولی قطعا اگه ب عقب برمی گشتم ماما همراه هم می‌گرفتم . بنظرم وجود یک نفر کنار آدم خیلی کمک کننده ست .

۳ساعت از وقتی ماما اومد

خب نیار چکاریه وقتی شوهرت اذیت میکنه و همکاری نمیکنه
من بچه اولم مرداد میشه چهارسالش این بچم الان ۹ماهشه
خیلی سخته بزرگی هم همش داره حسودی میکنه هی این بچه رو میزنه😐
بزار ۷.۸ سالش بشه بعد یکی دیگه بیار اگه خواستی

افتضاح بودزایمانم خیلی دردکشیدم ۱۸ ساعت کشیدبدنیااومددوبارازحال رفتم

سلام عزیزم از زمانی که ماما همراه گرفتم و اومد بالا تا لحظه زایمانم ۲ ساعت و نیم طول کشید که زایمان کردم ولی همون ۲ ساعت انگار مرگ رو جلوی چشمام میدیدم وااای خعلی وحشتناک بود همش اون لحظه زایمان با خودم میگفتم یا باید بزایم یا باید بمیرم هر وقت یادم میاد بغض میکنم
شوهر منم توی زمان بارداری و حتی بعدش خعلی اذیتم کرد با اینکه بشدت چن تا بچه دوست داره اما من دیگه نمیخام نه باردار شم نه زایمانی بکنم برامم دیگه مهم نیس که اون چی میخاد مهم اول خودمم دوم خودمم سومم خودمم بعد اون یا بقیه خلاص

چرا شوهرت اذیتت میکرد