۷ پاسخ

کار بذی میکنی فردا فرص شما رو هم ببینید میخوره بهش بگو اینا خطرناکه نباید بخوری

اره حتما

گلی منم بخاطر بارداری قرص زیاد میخورم
پسرم منم دوست داشت بخوره
براش اسمالتیز خریدیم ، توی یه جای کوچیک میریزم
هروقت ما داریم دارو میخوریم
اون هم میره اسمالتیزهاشو ازیخچال میاره بالیوان آب میخوره

قرصهام هم دردسترسش نیست

عزیزم تمام داروهاتونو بذارید طبقه بالای یکی از کابینت ها یه جای ثابت دور از دسترس پسرتون و اینکه موقعی که میخواهید قرص بخورید حواس بچه رو به چیزی پرت کنید مثلا تلویزیون یا نقاشی یا وسط بازیش...

برا دیسک کمر چی میخورین؟؟
منم دیسک دارم ولی دکتر دارو نداده ، ورزش داده توی خونه انجام بدم
هرچند ک وقت نمیکنم همونم انجام بدم

کار اشتباهی میکنه
بچه هنوز سه سالش نشده
قرص فولیک اسید میدی!!!!!

به بچه قرص نده عزیزم سرخود شوهرت چه روماتیسمی داره عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
تجربه cvs
تو بارداری اول کلن ما قوی شدیم از بس سونوگرافی میرفتیم و هزار و یک مریضی به ما میگفتن خیلی سختی کشیدم سر بارداری اولم دیگه تجربه شد برام پیش دکتر خوب و سونوگرافی که پریناتولوژی باشه برم خلاصه موقع ان تی رفتم وقت سونوگرافی گرفتم و دکتر نمیدونست چجوری بهم بگه و خیلی فهمیده و مهربون بود گفت همه چی خوبه ولی انی تی بالاست با دکتر مشورت کن خندیدم و گفتم دیگه تا تهشو فهمیدم بارداری اولمم همینجوری بود خداییش از اینکه دوباره راه سختی در پیش دارم خندم گرفت و تلفنی به همسرمم گفتم و منتظر بودم دکتر بیاد و مشورت کنم چون باید یا سلفری انتخاب میکردم یا آمینوسنتز
با دکتر صحبت کردم و گفت انتخاب با خودته گفتم هر چی شما بگید ولی تا ۱۶ هفته خیلی سخته من صبر کنم اونموقع جنین بزرگتر میشه گفتم نظر شما چیه گفت ما طرفدار نمونه برداری هستیم و گفت الان که ۱۲ هفته هستی میتونیم از جفت نمونه برداری کنیم و تو هم تا ۱۶ هفته واسه آمینو سنتز صبر نکنی و اینم گفت یک درصد احتما سقط هست و همسرم صحبت کردیم و به دکترم مثه همیشه اعتماد کردیم و همون روز با رضایت خودمون نمونه برداری از جفت cvs انجام دادیم فک میکردم دردش مثه امینو سنتز اما دردش خیلبییییییی خیلییی بیشتر بود و خیلی فشار میدادن که سرنگ نمیدونم چی بود به جفت برسه یعنی مردم و زنده شدم و خیلی درد داشت و فقط اون پرزهایی که از جفت کنده بودن ازمایش میشد و من تا چن روز درد داشتم و نمیتونستم خوب راه برم چون جفتم بشدت درد داشت و از طرفی بخاطر پسرم اصلن استراحت نداشتم
خلاصه الان ۱۰ روزه انجام دادم حالم بهتره و اما هنوز سونوگرافی برای سلامت جنین نرفتم ولی توکلم به خداست انشالله هر چی خیره
گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه در کنار سنگ نگه میدارد 😊
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۲ سالگی
سلام مامانا. نمیدونم چم شده جدیدا خیلی رود عصبی میشم پسرمم واقعااا شلوغکار بتمام معنا شده . کارای خطرناک انجام میده میره بالای کابینت . پنجره رو باز میکنه. یا همش یه چیزی پرت میکنه. دیگه اصلا ب حرفم گوش نمیده. هر دقیقه مشغوله خراب کاریه. تو دوماه با پرت کردن وسیله هم تلویزیون خودمون هم برا مامانم اینا رو خراب کرد. خونم رو عوص کردم تعمیرات انجام میدیدم تا سر خیابون میریم یه مغازه هست میگه بزیم حاج اقا کلی چرت و پرت میخره اصلا هم نمیخوره شده روزی چهار بار رفتیم سرزدیم ب خونه هرسری هم رفتنی هم برگشتنی خوراکی خریده هرچقدرهم میگم نه توضیح میدم باز کار خودشو میکنه. بخدا بحث پولش نیستا خوراکیه دبگه اونم نمیخوره ما میخوریم ولی فقط ناراحتم ک اصلا حرف گوش نمیده برخلاف میلش هم بودنی فقط گریه و نق میزنه . بخدا نبم کیلو بعد عید وزن کم کرده هیچی. خیلی ناراحتم میگم ساید ایراد از منه. ولی بقران صددفعه با ارامش حرفمو میزنم اخرش ک کم میازم با داد ک اونم فقط پنج دقیقه روش تاثیر داره بعدش همون اشه و همون کاسه. روزی چن بار توقعه داره تو حموم کف بازی و اب بازی کنه . 😭😭😭 کم اوردم واقعا. الانم ک خوابه من گریه میکنم همش میگم من مادر بدیم من برات کم گذاشتم حتما. باز میگم اخه شلوغکاریاش وقت نمیزاره ک باهاش بازی کنم
مامان دلی مامان دلی ۲ سالگی
سلام مامانا میخاستم باهاتون یه دردو دل کنم من با شوهرم یه مشکل دارم ک خیلی اذیتم میکنه شوهرم ن بمن نه به دخترم توجه نمیکنه مثلا دخترم لکنت داره این ماه چند بار بهش گفتم ببر دکتر ولی نمی‌بره اونجوری نیس ک پول نداشته باشه یا خسیس باشه اگه من وقت دکتر بگیرم هیچی نمیگه از خداشم هست ولی من دلم میخاد شوهرم به عنوان یه پدر نگران دخترش باشه پیگیر کاراش باشه بگه ببر دکتر یا مثلا من دوسال پیش آزمایش دادم نسبت ب سنم قندم بالا بود از اون ب بعد حتی یبار نگفته برو آزمایش بده یا بریم دکتر بهت دارو بده یا مثلا چند بار بهش گفتم من دلم میخاد برم مسافرت برم مشهد برم شمال ولی نمی‌بره اصلا دل ما چی میخاد براش مهم نیست میدونید اگه هرروز من بگم بریم بیرون شام بخوریم یا بگردیم چیزی نمیگه میبره ولی من دلم میخاد وقتی میبینه مثلا یه هفتس نرفتیم بیرون خودش بیاد بگه بیاید بریم بیرون یا مثلا تا حالا نشده خودش با ذوق بره واسه دخترم چیزی بخره مثلا کادوی روز دختر یا تولد هیچی حتی یه شاخه گل از ته دلش نخریده منم خسته شدم از بس گفتم اینکارو بکن اینکارو بکن مثلا تا من نگم یه کیلو میوه نمیخره تا حالا از سرکار اومدنی یه خوراکی نخریده واسه بچه یا یک کیلو میوه .ما ۴ سال نامزد بودیم ۴ ساله عروسی کردیم ینی از عروسی ب بعد این مشکل منه من دیگه خسته شدم واقعا راستی بعد زایمان ینی ۳ ساله من افسردگی داشتم شوهرم نفهمید حتی یبار نگفت چته خودم رفتم دکتر نظر شما نسبت ب این رفتار شوهرم چیه