منم اینطوریم همش دوس دارم دراز بکشم و بغل شوهرم باشم اصن یه دیقه شوهرم بره بیرون کلافه میشم اعصابم خورد میشه مث تو حس خاصی ندارم فقط تو فکر اینم موقعی بچه ب دنیا بیاد چطوری بهش شیر خودمو بدم روم نمیشه😂
بعضیارو میبینم با بچه تو شکمشون حرف میزنم و هزار کارای دیگه ولی من اینطوری نیستم ، فقط انگار شوهرمو زاییدم اینقد وابستش شدم و بغلشم توی این بارداری 😕😂
منم سرش پایینه دو سه هفتس اما خبری نی
منوهزار برابر این حسارو دارم
دلتنگ بی حوصله بیقرار
منتظر
استرسی
بی خوابی
دسشویی رفتنا
شاید باورت نشه نشستن و غذاخوردن برام عذاب شده
دقیق حس حال منه حتی بیشتر و بدتر من حتی با شوهرمم حرف نمیزنم درصورت لزوم فقط 🥲
منم همنطورم یه دونه عکس دونفره با شوهرم نگرفتیم مدت بارداریم آتلیه که هیچی حالو حوصله هیچکاریو ندارم همش دلم میخاد خودمو بندازم تو جام خوابمم نمیبره شبا از درد روزا هم بیخوابی
منم نیستم
خودتو با بقیه مقایسه نکن هر کس یه جور
مثلا من اصلا جشن عروسی نگرفتم بعد یکی دیگه دهمین سالگرد ازدواجشو تالار میگیره
انسان ها متفاوتن فقط بلید ببینی چی دوست داری و چی خوشحالت میکنه و چطور راحتی👌🏻👌🏻
منم این حس ها رو دارم.من بعد سالها بچه دار شدم الان باید شور و شوق داشته باشم.اما خسته ام .زود رنج ام. از دست همه ناراحت میشم نه از تنهایی خوشم میاد نه حوصله جمع دارم.هم دوس دارم بچه رو ببینم هم از روند زایمان میترسم کلا معلوم نیست چم شده
منمنمیفهممچجوری انقد شادن جشن میگیرن عکس میگیرن منکه این روزا همش تو تنش و استرس و بی حالی و بی حوصلگی و سردرگمیم
منم بخاطر حالم عکس ننداختم همش درد دارم فکرای مختلف استرس همه چی تو سرمه .حوصله هیچکی و ندارم فقط دلم میخواد خونه خودم باشم با شوهرم .از جمع و شلوغی بیزارم
طبیعیه عزیزم شاید حتی بعد از دنیا اومدنش حست تغییر نکنه ولی کم کم حس مادرانه ات بیدار میشه و اما وقتی که این حس بیدار بشه...😄
سنگین شدم از ی طرفم مجبورم هرشب برم پیاده روی
پا درد کمر درد
چن روزه درد پریودیم دارم
توانتخاب اسم هم هنوز تصمیم نگرفتم.
منم همینطوریم حتی هیچی هم براش نخریدم سیسمونی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.