۷ پاسخ

واقعا بعضی وقتا ادم کنترل از دستش خارج میشه دست خودش نیست
مثلا الان پسرم چهار ساعته بی وقفه در حال کریه کردنه من دیگه زدع ب سرم بخدا
مادرام باید درک کرد

دقیقا یه خانومی بود بچش نمیخوابید میامد غرررر میزد بچش میخوابید بازم غررر میزد گلاب ب روت پی پی میکرد غرررر میزد پی پی نمیکرد هم غرررر میزد در هر حالت غر میزد خستم کرده بود انرژی منفی میگرفتم ازش مجبور شدم حذفش کنم دیگه تاپیک هاش برام نیاد
مادر بودن خستگی داره ولی از اولش میدونستیم راه سختی در پیش داریم مادرها رو خیلی زیاد باید درک کرد ولی این درک کردن از عهده این طفل معصوم ها خارجه اونها درکی از این وضعیت ندارن الان

عزیزم خیلی از مادرا افسردگی بعد زایمان دارن وخودشون نمیدونن ودربرابر فهمیدنش مفاومت میکنن.توافسردگی بدوبیراه که هیچ،از بچه ی خودت بدت میاد دوست نداری حتی نگاش کنی

یه خانومی تاپیک زده بود ساعت ۳ نصف شب... نوشته بود من نمیدونم چرا این توله.سگ گاو نمیخوابه. نوزادش ۲۷ روزه بود... من از خودم که ۳۰ سالمه انتظارم ندارم خوابم روال باشه چه برسه نوزاد مظلوم ۲۷ روزه. خیلی خیلی خیلی حس بدی گرفتم از پیامش. من دخترم دیشب تا ۵ بیدار بود. در حالیکه معده درد شدید داشتم از صبحش. پریودم و خونریزیم زیاده و کمرم داره میشکنه. اما تا آخرین ثانیه با عشق رو پام خوابوندم تا بالاخره خوابید. چجور زبونم بچرخه کوچیکترین بد و بیراهی به این طفل معصوم بگم اخه...

اگه بچه مریض داشتن میفهمیدن ناشکری نکنن هیجکس قدر چیزی که داره نمیدونه

من بچه ام خیلی اذیتم می‌کنه ولی از خستگی واعصاب خورد کنی وبی خوابی و استرس نمی توانم به خواهر و برادرش برسم و بیشتر ناراحت میشم اصلأ احساس میکنم عاطفه کردن یادم رفت نمی‌دونم چکار کنم برام دعا کنید

دقیقا موافقم باهاتون❤️
منم همیشه شکر میکنم که منو لایق دونسته یه هدیه سالم بهم داده❤️

سوال های مرتبط