مامانا شده موقع شیردهی محارمتون ببینن؟
مثلا بابا و داداشتون
من شده حتی دارم تو اتاق شیر میدم پدرشوهرمم اومده و دیده😕🚶🏻‍♀️
بعد دست خودم نیست حساس نیستم نمیدونم چرا؛ مثلا «سینه‌م» شبیه «دستم» برام عادیه 🫠 انگار دیگه زشت نیس
ولی همش میگم بقیه که میبینن زشته :/
چیکار کنم جلو بابام و داداشم؟
واقعا برام سوال شد

جلو بابا و داداشم راحت بودم ولی پدر شوهرم نه! خودش مث گاو یرشو مینداخت میمود تو اتاق من سریع میپوشوندم خودمو

من هنوز تجربه شیردهی ندارم
ولی اگه بخوام شیر بدم صددرصد روسریمو میندازم رو سینم
دوست ندارم حتی خانوما مث مادرشوهر خواهر شوهر هم سینمو ببینن

من که هرجا باشم نشسته باشم میگم برین اونور میخام بچه شیر بدم😂🤦🏻‍♀️ یا میرم تو اتاق اونا هم خودشون رعایت میکنن دیگ

من جلو بابا و داداشم شیر دادم پدر شوهر ندارم ولی جوری شیر میدم که زیاد سینم مشخص نیس چون در کل الان که سینه هام بخاطر شیر بزرگتر از قبل شدن باز کوچیکن

من جلو پدر شوهرم شیر نمیدم ولی بابا سینمو دیده چون ۴۰ روز خونه مامانم بودم دیگ ب هر حال بچه شیر میدیم ب خودت سخت نگیر

من جلو بابا و داداشم راحتم جلو پدرشوهرمم راحتم چون عمومه

ومنی ک ن بردار دارم و نه برادر شوهر

منم بابام دیده پدرشوهرمم دیده دیگه چاره ای نیست می بینند بخصوص باباها وقتی ده روز خونه باباتی

والا من خونه پدرشوهرم میپوشونم جاریمم جلوم شال میگیره معلوم نشه ولی حالا خود جاریم اصلا براش مهم نبود کلا همجا مینداخت بیرون سینشو حالا واسه من ادم شده جلو من شال میگیره حالا خوبه خودمم اونجوری بی حیا نیستم مث خودش 😏

نه دیگه عادیه تا دو سال آزادی

من پسرمو میدادم چون مجبور بودم با شال میپوشوندم

من توعمرم مامانم سینه هامو ندیده بود
روزی ک زایمان کردم پشتم ب بابام میکردم شیرمیدادم چنان برام عادی شد ک جلوی پدرشوهرمم شیر میدم

متاسفانه تو کشور ما سینه اندام جنسی محسوب میشه. پس من فقط جلو شوهرم وپسرم شیر میدم ودیگر هیچ کس

من شیر دادنی داداشم پا میشه میره جایی که دید نداشته باشیم بهمدیگه کلا از اول تو خونه خیلی معذب بودیم باهم کلا مامانم اجازه نداد از اول چه ما ۳ تا خواهر تو خونه تاپ شلوارک بپوشیم یا برادرم همینطور
الان که ازدواج کردیم داره کیف میکنه تو خونه با شورت میگرده ماهم خونه خودمون همینطور😂

ببین هرکاری کنی نمیشه من چقد تلاش کردم سینمو کسی نبینه نمیشه،الان تقریبا دیگه برام عادی شده جلو بابامو داداشام ک کوچیکترازخودمن راحتم😂
بخصوص وقتی اعصابم خرد میشد ک بابام میدادش دستم بهم میگفت ب بچه شیر بده.
ولی بازم سعی میکنم ازاتاق بیرون برم

من جلو بابام و پدر شوهرم شیر میدم ولی برادر شوهرم وقتی میخوام شیر بدم خودش میره جای دیگه

من خودم قبلا میگفتم چطوریه که یکی جلو داداشش اینا سینه شودرمیاره میده خودمم دفعه اول جلو پدرشوهرم خیلی معذب بودم ولی دیگه الان برام عادی شده،البته من فقط پدرشوهرم هست و مثلا عموم. ولی باز مثلا اگه کسی نامحرم تو اتاق باشه من با اینکه پشتمو میکنم وشالی چیزی میندازم باز معذبم ولی دیدم بقیه براشون عادیه خودشون شعورشودارن توجه نمیکنن.واقعا بقیه براشون عادیه چون این یه چیز طبیعیه و خدادایه مثه وقتی که حامله بودیم

بنظر من اشکالی نداره
من فقط پیش پدرشوهرم رعایت میکنم ،اونم چون مادر شوهرم خوب نیست و هزارجور حرف میزنه

عیب نداره

من داداشام دیدن دیگه دست ما نیس ک داریم شیر میدن اونا نمیدونن میان تو میبینن