سلام مهربونا،اومدم تجربه ی از شیر گرفتن دخترم و باهاتون به اشتراک بذارم.
دختر من از هر دو سینه م شیر میخورد،از یکیش بیشتر،اونی که بیشتر میخورد و چسب شیشه ای زدم،تا سه روز فقط دادم اون یکی رو خورد،شبا هم کلا بار میکردم،طبق معمول تا صبح میخورد،روز چهارم یکیش چسب داشت،به اون یکی تلخک زدم،کلا بدش اومد،نخورد تا شب،دوباره شبا تلخک و میشستم و چسب و باز میکردم،تا صبح هروقت میخواست میدادم،تو این مدت کلا روزا نمیدادم،سه روز بعدی توی خواب هم تلخک زدم،بیدار میشد گریه میکرد،بغلش میکردم راه میبردم،آب میدادم میخوابید،حدود ۲۰ روز طول کشید،الانم گاهی ۱ بار بیدار میشه ۲ دقیقه میچرخونم،آب میدم،میخوابه،گاهی هم بیدار نمیشه،روزای اول خیلی سخته،کم نیارید،صبور باشید😘
اینم بگم که حتما حتی اون تایمی ک طول روز رو اصلا نمیدید،شب ها توی خواب ۱ وعده رو بدید،شیر تون خود به خود کم و خشک میشه،اصلا هم اذیت نمیشید

تصویر
۶ پاسخ

من الان دفعات شیردهی و کم‌ کردم ولی اصلا نمیتونم بدون شیر بخابونمش واقعانمیدونم چیکارکنم

الهی بگردم دخترمو اصلا اذیتم نکرد دو روزه از شیر گرفتمش اینقدر مظلوم بود که بغض میکردم

من کم کم و در طول ۳ ماه وعده های روزش رو حذف کردم
الان کلا دو وعده میخوره
یکی ظهر یکی شب
اینا رو هم تا دو سالگی حذف نمیکنم
با قطع یک دفعه ی شیر هم کاملا مخالفم

منم داشتم از شیر میگرفتم بیشتر راه رفته بودم که این ویروس جدید با تب شدید گرفته دوباره دادم شیرمو

من تا ۵ بعدازظهر نمیدم فعلا بقیش هر چندباره ک میاد میدم نمیدونم اثر کنه یا ن

من که دخترم ۱ سال و چهار ماهش بود فهمیدم دومی باردارم
خداروشکر سه روزه گرفتمش از شیر به سینم آبلیمو میزدم میگفتم جی جی اه شده دو سه بار خورد بدش اومد شبا هم شیر پاستوریزه با شیشه میخورد زیاد اذیت نشد تا دوسالگی کم کم شیشه هم گرفتم شبا فقط روز میدادم
شیشه خیلی خوب بود گاهی وقتا که دارو نمی‌خورد تو شیشه با آب میدادم میخورد

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
همه میگن بچه رو کمتر از دوسال از شیر نگیر ولی به نظرم نمیشه یه نسخه رو برای همه پیچید
دختر من به شدت وابسته ی شیر بود ،توی طول رور کلا من همش یه سره داشتم شیر میدادم و بهم آویزون بود حتی سر سفره هم من غذا میخوردم دخترم رو پام داشت شیر میخورد،شبا هم که قشنگ 10 بار بیشتر بیدار میشد شیر میخورد حتی اگر سیرش میکردم و کلی به زور و بازی بهش غذا میدادم باید مثل پستونک تو دهنش بود،نگین چرا شیر شبو قطع نکردی چون من تمااام سعی خودمو کردم ولی نشد که نشد و برای دختر من تعریف نشده بود که صبحا میشه شیر بخوره و شبا شیر نمیتونه بخوره و اینکه کلا دخترم بدون شیر نمیخوابید یعنی کلا با سینه خوابش میبرد وشیر شب باعث خرابی دندونش داشت میشد و روی دندنش لکه افتاده ..
غذا هم یا کلا نمیخورد یا کم میخورد چون شکمش رو با شیر سیر میکرد و کلا بعد از یکسال و نیم وزنش به 9 کیلو هم نمیرسه😑😢
و اینکه من یکسال و هشت ماه بود آرزوی خوااااب داشتم و چون خودش شبا تا صبح شیر میخورد خواب آرومی نداشت و میگن بچه تو خواب رشد میکنه ولی حتی یک ساعت خواب عمیق نداشت😑
خلاصه دوست داشتم تا دوسالگی بهش شیر بدم ولی درحقش لطف که نمیکردم هیچ،باعث ظلم بهش داشتم میشدم چون بعد از یکسالگی هم اولویت با غذا هست نه شیر مادر
خلاصه یکسال و هشت ماه کامل شیر خورد و تصمیم بر این شد که اول یکسال و نه ماه ازش شیرو بگیرم و تماااام
و پنجشنبه صبح چسب زخم زدم روی سینم و یه تیکه از موهام رو چیدم و زیر چسب زخم وصل کردم و گفتم اوف شده ،شب اول خیلی گریه کرد ولی بعدش کم کم باهاش کنار اومد،الانم شبا یه بار بیدار میشه آب میخوره و میخوابه
با امروز شش روز هست شیرو قطع کردم و به شدت از کاری که کردم راضی هستم و بی نهایت از تصمیمم خوشحالم😍
مامان پناه مامان پناه ۲ سالگی
مامان رویسا مامان رویسا ۱ سالگی
دوستان چون تو تاپیک قبلی خیلیا پرسیدن چجوری رویسا جونک از شیر گرفتم اینجا کامل توضیح میدم شاید به دردتون خورد
اولا اینکه رویسا جون خیلی شدید وابسته ی شیر بود جوری که دیگه شب تا صبح باید هفت هشت بار بیدار میشدم تا ممه بخوره این داستان هم کیفیت خواب خودشو خراب کرده بود هم من بی خواب و بد خلق میشدم و واقعا کمر درد و گردن درد اذیتم میکرد
پس تصمیم گرفتم بر خلاف نظر خیلیا که میگن تا دو سالگی باید شیر بخوره شیرشو کلا قطع کنم اولش رو سینه هام چسب زخم زدم و روش با رژ قرمز کردم ولی اصلا اینجوری قانع نشد تازه چسبم داشت میکند دیگه قبل اینکه چسبو کامل باز کنه خودم چسبو دراوردم وقتی حواسش نبود به سینه هام صبر زرد زدم صبر کردم تا دوباره بیاد سمت ممه وقتی اومد خیلی ریلکس برخورد کردم نه گفتم اوفه نه گفتم جیزه خودش اومد تا سینمو گذاشت دهنش تلخیو حس کرد دیگه اصلا نیومد سمت سینم و اینکه ترک شیرش کلا یک روز طول کشید و خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر میکردم شبا هم به جای شیر آب یا آب میوه طبیعی میدم بهش میخوره قبلا شبی هفت هشت بار بیدار میشد اما الان دو سه بار بیدار میشه میگه مامان آب آب میخوره میخوابه واقعا راحت شدم
مامان نیهان🌙✨ مامان نیهان🌙✨ ۱ سالگی
تجربه من درباره از شیر گرفتن دخترم
چون خیلی ها میپرسن و این پروسه براشون سخته ،گفتم منم تجربمو بزارم بلکه کمکی باشه😘🥰 اول اینکه من از شیر روز شروع کردم،دخترم چهار بار در طول روز شیر میخورد. اول شیر ظهرش رو قطع کردم،‌ هر وقت میومد طرفم فوری بهش خوراکی میدادم و سرگرمش میکردم بازم با این حال نیم ساعت بعد میومد طرفم.رژ میزدم و بهش میگفتم بوویه. تا سه روز ، روز چهارم شیر عصرش رو هم قطع کردم ، به همین منوال بهش خوراکی و نوشیدنی مخصوصا شیر توی لیوان میدادم بخوره. کلا اب و نوشیدنی شیر و دوغ و آبمیوه طبیعی توی این زمان زیاد بهش بدین،من میدادم با نی بخوره که اشتیاقش بیشتر بشه برا خوردنش. بعد چهار روز شیر صبح هم قطع کردم. همین که بیدار می‌شد واسه شیر بهونه میگرفت، ولی من بهش میگفتم بیا بریم صبحونه بخوریم.بیا بریم نون و پنیر و چایی بخوریم ، بیا بریم جوجو (تخممرغ) بخوریم😂😂 بلندش میکردم می‌بردم سر سفره.گاهی چشماش بسته بود اصلا صبحونه نمیخواست لباسمو سعی می‌کرد بزنه بالا. که من محل نمیدادم.نازش میکردم براش تلویزیون میزدم.بازی میزاشتم که آروم بشه. آروم که می‌شد دیگه صبحانه بهش میدادم. تا یه هفته. تا رسیدیم به شیر شب .شبا یک ساعت قبل خواب لامپا خاموش میکردیم که بخوابیم. اونم برا خودش بازی می‌کرد توی تاریکی تا خوابش میگرفت بعد که میومد سمتم منم فوری میزاشتم رو دوشم تکون میدادم تا بخوابه یا میزاشتم رو پاهام وقتی گیج خواب شده بود. بعد دیگه الان چند روزه کامل گرفتم خداراشکر. انشالله خدا کمک همه مادرا باشه راحت از شیر و پوشک بگیرن.