همه میگن بچه رو کمتر از دوسال از شیر نگیر ولی به نظرم نمیشه یه نسخه رو برای همه پیچید
دختر من به شدت وابسته ی شیر بود ،توی طول رور کلا من همش یه سره داشتم شیر میدادم و بهم آویزون بود حتی سر سفره هم من غذا میخوردم دخترم رو پام داشت شیر میخورد،شبا هم که قشنگ 10 بار بیشتر بیدار میشد شیر میخورد حتی اگر سیرش میکردم و کلی به زور و بازی بهش غذا میدادم باید مثل پستونک تو دهنش بود،نگین چرا شیر شبو قطع نکردی چون من تمااام سعی خودمو کردم ولی نشد که نشد و برای دختر من تعریف نشده بود که صبحا میشه شیر بخوره و شبا شیر نمیتونه بخوره و اینکه کلا دخترم بدون شیر نمیخوابید یعنی کلا با سینه خوابش میبرد وشیر شب باعث خرابی دندونش داشت میشد و روی دندنش لکه افتاده ..
غذا هم یا کلا نمیخورد یا کم میخورد چون شکمش رو با شیر سیر میکرد و کلا بعد از یکسال و نیم وزنش به 9 کیلو هم نمیرسه😑😢
و اینکه من یکسال و هشت ماه بود آرزوی خوااااب داشتم و چون خودش شبا تا صبح شیر میخورد خواب آرومی نداشت و میگن بچه تو خواب رشد میکنه ولی حتی یک ساعت خواب عمیق نداشت😑
خلاصه دوست داشتم تا دوسالگی بهش شیر بدم ولی درحقش لطف که نمیکردم هیچ،باعث ظلم بهش داشتم میشدم چون بعد از یکسالگی هم اولویت با غذا هست نه شیر مادر
خلاصه یکسال و هشت ماه کامل شیر خورد و تصمیم بر این شد که اول یکسال و نه ماه ازش شیرو بگیرم و تماااام
و پنجشنبه صبح چسب زخم زدم روی سینم و یه تیکه از موهام رو چیدم و زیر چسب زخم وصل کردم و گفتم اوف شده ،شب اول خیلی گریه کرد ولی بعدش کم کم باهاش کنار اومد،الانم شبا یه بار بیدار میشه آب میخوره و میخوابه
با امروز شش روز هست شیرو قطع کردم و به شدت از کاری که کردم راضی هستم و بی نهایت از تصمیمم خوشحالم😍

۱۶ پاسخ

عزیزم هر مادری صلاح بچشو بهتر میدونه منم دقیقا مثل شما عمل کردم و راضیم و اصلا مهم نیست بقیه چی میگن اینک خودت بدونی داری کار درست انجام میدی بهترین کاره.
منم دخترمو ۱۹ ماهگی از شیر گرفتم ولی بعد از یک ماه هنوزم شبا بیدار میشه و اصلا چیزی نمیخوره فقط جیغ میزنه نمیدونم چیکارش کنم

واااای تو چطور تمام‌حرف های منو نوشتی ؟؟
تک ب تکشون حرررفای من بود
آفرین بهترین کارو کردی دمت گرمممم🫶🏻👏

آفرین ب ارادت🫡

کلا شیر مادر جدا کردنش خیلی برا بچه سخته
پسر منم همینجوری بود ولی دخترم شیر خشکی بود البته کلا ب شیر هم وابسته نبود زود از شیر کرفتم

پسر منم همینه و وزنش هنوز نشده ۹ کیلو،دکترش تشخیص داد شیر قطع بشه الان تو پروسه از شیر گرفتنیم و غذا خوردنش تا همینجا خیلییی بهتر شده،یه وقتا شیر نه تنها خاصیتی که فکر میکنیم و نداره بلکه قشنگ بچه رو آب میکنه و ما نمیفهمیم

منم چندهفته ای هست ازشیر گرفتم و خیلی از تصمیمم خوشحالم

آفرین بهترین کارو انجام دادی

منم حیلی راضی ام خودش خیلی راحت شد

منم دارم میگیرم چیکار کردی که شیرت خشک شد

منم سه هفته دخترمو از شیر گرفتم ماشالا غذا خوردنش خیلی خوب شده ،دائم هم بهم وصل بود شیر میخورد غذا نمی‌خورد هم خودشو اذیت میکرد همم منو الان خدا رو شکر خیلی راضیم هرچی زودتر از شیر بگیری بنظرم راحتری

شاهانم همینه دقیقا
روانی شدم از شیردهیه زیاااد
تازه شاهان ی سینه رو میخوره حالت تهوع میگیرم ینی
منم تو فکرشم ک بگیرم
ولی نمیدونم یهویی قطع کنم یا چی
خداکنه راحت بگذره

کاش به روزی نویت منم برسه که بگم خیلی راحت بود😭

کابوسیه این از شیر گرفتن رستا برام.منم دوشبه شبا بهش نمی‌دم امشب کلافم کرده اصلا نخوابیدم ولی سلامتی خودش مهمتره فدای سرش

این شبا گریه میکنه چشاشو باز نمیکنه فقط منتظره بزاری دهانش

شبا گریه میکرد چیکار میکردی سینتو بهش نشون میدادی که نمیخورد

پسرمن یک سره میخوره حتی الن داره میخوره منم واکسن ۱۸ماهگیو بزنم ببینم میتونم قطش کنم

سوال های مرتبط

مامان آرینا گلی🌸 مامان آرینا گلی🌸 ۲ سالگی
مامان رویسا مامان رویسا ۱ سالگی
دوستان چون تو تاپیک قبلی خیلیا پرسیدن چجوری رویسا جونک از شیر گرفتم اینجا کامل توضیح میدم شاید به دردتون خورد
اولا اینکه رویسا جون خیلی شدید وابسته ی شیر بود جوری که دیگه شب تا صبح باید هفت هشت بار بیدار میشدم تا ممه بخوره این داستان هم کیفیت خواب خودشو خراب کرده بود هم من بی خواب و بد خلق میشدم و واقعا کمر درد و گردن درد اذیتم میکرد
پس تصمیم گرفتم بر خلاف نظر خیلیا که میگن تا دو سالگی باید شیر بخوره شیرشو کلا قطع کنم اولش رو سینه هام چسب زخم زدم و روش با رژ قرمز کردم ولی اصلا اینجوری قانع نشد تازه چسبم داشت میکند دیگه قبل اینکه چسبو کامل باز کنه خودم چسبو دراوردم وقتی حواسش نبود به سینه هام صبر زرد زدم صبر کردم تا دوباره بیاد سمت ممه وقتی اومد خیلی ریلکس برخورد کردم نه گفتم اوفه نه گفتم جیزه خودش اومد تا سینمو گذاشت دهنش تلخیو حس کرد دیگه اصلا نیومد سمت سینم و اینکه ترک شیرش کلا یک روز طول کشید و خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر میکردم شبا هم به جای شیر آب یا آب میوه طبیعی میدم بهش میخوره قبلا شبی هفت هشت بار بیدار میشد اما الان دو سه بار بیدار میشه میگه مامان آب آب میخوره میخوابه واقعا راحت شدم
مامان گندم🌾 مامان گندم🌾 ۱ سالگی
داشتم گهواره رو چک میکردم دیدم یکی نوشته از شیر گرفتم پشیمونم تا دو سال نگیرید و این حرفا
منم اومدم تجربه ی خودمو بگم
دو هفتس از شیر گرفتم و خوشحاااااال ترین و رااااااضی ترینم

دختر من بی نهایت به شیر وابسته بود در حدی که در طول روز هر یک ساعت و هردفعه به مدت بیست دقیقه میومد رو من دراز میکشید شیر میخورد
حتی داشتیم ناهار شام میخوردیم غذا نمیخورد میومد اویزون جیجی من میشد
شبا یک ساعت و نیم جیجی من دهنش بود تا خابش ببره بعدم تا صب جیجیمو ول نمیکرد صب ی ورقه نازک تحویلم میداد
یه مدت خودمو پااااااره کردم شیر شبشو قطع کردم ولی انقد دیوانه شده بود که دوباره بهش دادم
حتی در طول روز و واسه ی خواب روزش هم حتما با سینه میخابید و در طول خوابش هم باید به عنوان پستونک جیجی من دهنش میبود وگرنه بیدار میشد
تاااازه یکیو که میخورد ورقه ی نازک تحویلم میداد اون یکی رو هم با دستش میگرفت تا اسمونااااا میکشید😂
خلاصه اصلاااا نه خواب داشتم از دستش نه زندگی
تا صبح که ۱۰۰۰ بار بیدار میشد ، دندونشم از شیر زیاد خراب شده بود
غذا هم‌که اصلا نمیخورد چون یک سره شکمشو با شیر پر‌میکرد دیگه غذا نمیخورد
خااصه بااین شرایطی که داشت فکرمیکردم از شیر گرفتنش سخت ترین کااااااار دنیا باشه
ولی انقدر عالی باهاش کنار اومد که خدا میدونه
فقط یک روز اذیت کرد دو سه روز هم بهونه گرفت بعدم تموم شد و رفت
تاااا صبح راحت میخوابه حتی یک بارم پا نمیشه حتی ابم نمیخاد
غذاشم مثل ادم حتی سنگم بذاری جلوش میخوره 🙌🏻
مامان نیهان🌙✨ مامان نیهان🌙✨ ۱ سالگی
تجربه من درباره از شیر گرفتن دخترم
چون خیلی ها میپرسن و این پروسه براشون سخته ،گفتم منم تجربمو بزارم بلکه کمکی باشه😘🥰 اول اینکه من از شیر روز شروع کردم،دخترم چهار بار در طول روز شیر میخورد. اول شیر ظهرش رو قطع کردم،‌ هر وقت میومد طرفم فوری بهش خوراکی میدادم و سرگرمش میکردم بازم با این حال نیم ساعت بعد میومد طرفم.رژ میزدم و بهش میگفتم بوویه. تا سه روز ، روز چهارم شیر عصرش رو هم قطع کردم ، به همین منوال بهش خوراکی و نوشیدنی مخصوصا شیر توی لیوان میدادم بخوره. کلا اب و نوشیدنی شیر و دوغ و آبمیوه طبیعی توی این زمان زیاد بهش بدین،من میدادم با نی بخوره که اشتیاقش بیشتر بشه برا خوردنش. بعد چهار روز شیر صبح هم قطع کردم. همین که بیدار می‌شد واسه شیر بهونه میگرفت، ولی من بهش میگفتم بیا بریم صبحونه بخوریم.بیا بریم نون و پنیر و چایی بخوریم ، بیا بریم جوجو (تخممرغ) بخوریم😂😂 بلندش میکردم می‌بردم سر سفره.گاهی چشماش بسته بود اصلا صبحونه نمیخواست لباسمو سعی می‌کرد بزنه بالا. که من محل نمیدادم.نازش میکردم براش تلویزیون میزدم.بازی میزاشتم که آروم بشه. آروم که می‌شد دیگه صبحانه بهش میدادم. تا یه هفته. تا رسیدیم به شیر شب .شبا یک ساعت قبل خواب لامپا خاموش میکردیم که بخوابیم. اونم برا خودش بازی می‌کرد توی تاریکی تا خوابش میگرفت بعد که میومد سمتم منم فوری میزاشتم رو دوشم تکون میدادم تا بخوابه یا میزاشتم رو پاهام وقتی گیج خواب شده بود. بعد دیگه الان چند روزه کامل گرفتم خداراشکر. انشالله خدا کمک همه مادرا باشه راحت از شیر و پوشک بگیرن.