۲۴ پاسخ

از هیچ کسسسس خجالللت نمیکشمممم بگم که شیعههه علی هستم
عیدتون پیشاپیش مبارک

من یه مادرم
خجالت نمیکشم بگم با وجود اینکه همه وجودم بچمه گاهی از بچه دار شدنم پشیمون میشم...
خجالت نمیکشم بگم با وجود شیرین کاریای بچم گاهی دلم برا لحظات دو نفره زندگیم تنگ میشه ....
خجالت نمیکشم بگم بزرگترین غمم نداشتن استقلال مالیه....

من عاشق بچمم ولی خیلی وقتام حوصلشو ندارم از شوهرم ب شدت متنفرم فقط بخاطر فرار ازدس بابام ازدواج کردم کارشناسی حقوق خوندم هیچ عنی نشدم خیاطی بلدم ولی حوصلشو ندارم از زایمان خوشم میاد عاشق بچم هستم ولی اینومیدونم اگ عاشق شوهرت نباشی بچه بدنیا اوردن عذابهههه

خجالت نمیکشم بگم متنفرم از همه اونایی با زخم زبوناشون باعث میشن حس بدی به خودت پیدا کنی و عذاب وجدانو میندازن به جون ت
الهی که سرزنش بشن🤲

سلام منم سحر 30 ساله هستم و خجالت نمیکشم بگم. که. گاهی دوست دارم یه سم بریزم تو غذای پدرشوهرم یا با ماشین بزنم بهش بمیره انقد ازش متنفرم خجالت نمیکشم بگم که هر از گاهی برای اینکه شوهرم میره رو مخم رو نقطه ضعفش نرم

خوشگلم هزار ماشالله🫂❤️

همه اینایی که گفتی
+
فکر تلافی کردن کاری که یه نفر باهام کرده و جلو چشمم جولون میده!
البته فک کنم تو این حس منو تو مشترکیم👀👌

من ۳۹سالمه مادر ی دختر خوشگل و ناز
ولی خجالت نمیکشم ک بگم بعد شیش سال حماقت بلاخره تصیمم رو گرفتم میخام طلاق بگیرم خودم و دخترم و از ی زندگی جهنمی نجات بدم

خجالت نمیکشم بگم که من گی بخورماااا که دوباره بخوام باردار بشم

از اینکه گاهی وقتا دوس دارم برگردم به دوران قبل بچه،واقعا از ته دل دلم تنگ میشه

وای همه اینا که گفتی خودمم

من‌هدیه ام
دوتا‌مدرک دانشگاهیی‌دارم و هیچ نشدم
گاهی باورم نمیشه ک گندم مال منه
خیلی وقتا‌ گریه‌میکنم از خستگی و کم میارم
دلم‌برا‌قبل بارداری یا حتی ازدواج‌تنگ میشه و وقتی می‌بینم همه‌ دوستام راحت‌می‌گردن و تفریح من نمیتونم بدتر میشم
از‌زایمانم متنفرممم اصلا‌ خیلی شدید
دلم میسوزه‌چرا از بچم لذت نبردم
ی کپل هستم ک با خوراکی زود گول‌میخورم

من سحرم ۲۷ سالمه،
خجالت نمبکشم که بگم با کل خانواده همسرم قطع رابطه کامل کردم حتی وقتی باهاشون رو در رو میشم نگاشونم نمیکنم🙂
گاهی وقتا از زمین و زمان دلم میگیره و همه رو مقصر شرایطم میدونم حتی خانواده خودمو!
با مدرک مربیگری زبان و کامیپوتر هیچ غلط خاصی نکردم!
زیاد دیگه دوس ندارم با آدما ارتباط بگیرم از بس زخم خوردم!
از بارداری و زایمان مجدد و نوزادی و... فراریم!
گاهی وقتا فک میکنم کی میشه مسیحا بزرگ شه ازدواج کنه راحت شم🥴
بعدش میگم‌نه من مسیحا رو با دنیا عوض نمیکنم،همینقدر مودی.

ولی من خجالت میکشم بگم
بعضی روزا میگم یعنی بهتر بود درسم تموم شه بعد بچه دار بشم.
حس میکنم در حقش ظلم میکنم بس که اضطراب و استرس تحمل میکنم

میدونی چیه ازگفتن چی خجالت دارم ازاینکه جدیدا پسرم میخاد ازسینه شیر بخوره قلقلک میاد نمیزارم بخورم ازخودم بدم میادددد

اصلا شما چرا همیشه حرفای مارو میزنی این چیزایی هست انگار هر روز تو ذهنمه ولی نتونستم بیارمش رو کاغذ
فکر میکردم فقط منم انقدر داغونم

منم تقریبا همینا
ولی دلم واسه دوران قبل بچه تنگ نمیشه واقعا، الانو بیشتر دوست دارم
و اینکه با اینکه بارداری و زایمانو دوست ندارم ولی بازم تجربه اش میکنم ان‌شاءالله

واقعا همونایی که گفتی

منم ۲۶ سالمه و همه چیزایی ک گفتی رو قبول دارم

ولی شستن پی پی نه برام عادی شده

ن کاملا با حرفات موافقم

منم از پی پی شستن بددددددم‌ میاد با دستمال مرطوب تاجایی ک بشه پاکش میکنم بعد آب میگیرم ک دستم نخوره
منم لیسانس و ۶تامدرک فنی حرفه ای دارم ولی به شدت بی پشتکارم و هیچ کاری رو تا ته انجام ندادم
شوهرم خیلی مرده خوبیه ولی بعضی وقتا رو مخمه کاراش
از هیکلم ب شدت ناراضیم ۱۶۵قدمه و ۷۰کیلو وزنمه بعد زایمان واقعا هیکلم ترکید

همون گزینه که دوست ندیدی پیدا نمیکنم اصلاااااا
زخم خورده دوستم💔

وای این عکسای قشنگ رو کی ازت میگیره

موارد یک و سه😅

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
داشتم صفحه روبیکامو با خط دیگم چک میکردم عکس های پروفایلم رو از بارداریم همون‌جوری مونده و رسیدم به این متنی که گذاشته بودم و چه آرزوهای کوچکی که شاید الان خیلیا به چشمشون نیادا ولی همین چیزهای کوچیک واسه من اندازه دنیا خوشحال کننده بود قد یه ماشین خیلی گرون قیمت خریدن منو خوشحال میکرد قد میلیاردها پول برام ارزش داشت حتی بالاتر ازاینا این چیزهای کوچیکی که دارم می‌نویسم مثل بازی کردن بچت بامامانش غذا خوردن های دوتایی قدم زدن های دوتایی شیطونی کردن های بچت نگاه کردن های بچت گرفتن دستای مامانش تشخیص دادن مامان وباباش دنبال کردن چشماش دیدن مامان وباباش دد مامان گفتناش نشستن وایستادن گردن گرفتن ، گرفتن اسباب بازیاش و خیلی چیزهای دیگه که من محروم موندن از دیدن و ذوق کردن این چیزها وحسرتش مونده تو قلبم و هیچی بدتر از این نیست ببینی هم سن وسالای بچت راه برن و بچه تو همینجوری تو نوزادیاش مونده همه چیزش مثل نوزاد ۲ ماهه 💔💔💔💔
سرنوشت دنیا نمی‌دونم هرچی که هست خوب تا نکرد با من و خانواده ام
دنیا زندگی سرنوشت یه بار دیگه یه زندگی آروم شاد سالم بهم بدهکاره ❤️‍🩹💔🖤🥺😓😭😥