۶ پاسخ

من صبح تاحالا تمام تلاشم همینه.کاش مردا خونه ساکت بشن،😮‍💨

مردا کاشکی لال بشن بعضیاشون

چقدرما زنهامظلومیم مدیریت ومسئولیت همه چی باماست من دخترمو گذاشتم خونه مامانم خونه رو برای عید تمیزکنم اونجا هی دارن گریه میکنن ازجنگ میگن بهش گفتن تهران خراب شده کلا میگم نگین بچه استرس میگیره میگه نمی‌تونیم گریه نکنیم اگه نگرانشی بیاببرش😐😐😐😐

جریان چیه ؟

کلا شبکه پویا زدم یا مریم حیاط بازی

به خدا من اگه به خاطر دخترم نبود الان از گریه یگه بیهوش بودم 😥
به خاطر بچم میریزم‌تو خودم ، قلبم درد گرفته اصلا بغض خفم کرده 😭

سوال های مرتبط

مامان شهاب😊😊 مامان شهاب😊😊 ۴ سالگی
#قصه_متنی

🔴 کودک عصبانی

در روزگاری بچه ی كوچک و بداخلاقی بود. روزی پدرش به او كيسه ای پر از ميخ و يک چكش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، يک ميخ به ديوار روبرو بكوب.
روز اول پسرک مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته های بعد كه پسرک توانست خلق و خوی خود را كنترل كند و كمتر عصبانی شود، تعداد ميخهايی كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد.
پسرک متوجه شد كه آسانتر آن است كه عصبانی شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخ ها را در ديوار سخت بكوبد. بالأخره به اين ترتيب روزی رسيد كه پسرک ديگر عادت عصبانی شدن را ترک كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوری كرد.
 پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزی كه عصبانی نشود، يكی از ميخهايی را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد.
روزها گذشت تا بالأخره يک روز پسر به پدرش رو كرد و گفت همه ميخ ها را از ديوار درآورده است.
پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف ديواری كه ميخها بر روی آن كوبيده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر كرد و گفت: « دستت درد نكند، كار خوبی انجام دادی ولی به سوراخهايی كه در ديوار به وجود آورده ای نگاه كن !! اين ديوار ديگر هيچوقت ديوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئی مانند ميخی است كه بر ديوار دل طرف مقابل می كوبی. شاید تو چند مرتبه به شخص روبرو بگویی معذرت می خواهم كه آن كار را كرده ام اما جای زخم زبانت بر دل او خواهد ماند. پس همیشه مراقب باش عصبانیت خود را کنترل کنی.

#قصه
مامان پسر قشنگام ❤️ مامان پسر قشنگام ❤️ ۴ سالگی
.
🔴رفتار درست والدین در شرایط بحران؛

با توجه به شرایط پیش اومده این نکات رو رعایت کنید تا انشالله بچه ها روحیه شون حفظ بشه و آسیب نخورن

🔹۱. آرامش خودتان را حفظ کنید

کودکان احساسات والدین را جذب می‌کنند. اگر شما مضطرب، عصبانی یا ترسیده باشید، احتمالاً کودک هم همان احساسات را تجربه خواهد کرد. قبل از اینکه با فرزندتان صحبت کنید، چند نفس عمیق بکشید و آرام شوید.

🔹۲. از اطلاعات بیش‌ازحد بپرهیزید

تماشای مداوم اخبار، به‌ویژه در حضور کودک، می‌تواند اضطراب او را افزایش دهد. روزانه زمان محدودی برای دریافت اطلاعات اختصاص دهید (سعی کنید از طریق #تلویزیون نباشد تا بچه ها نبینند)و ترجیحاً از منابع معتبر استفاده کنید

🔹۳. با زبان ساده و صادقانه صحبت کنید

اگر کودک پرسشی دارد، پاسخ بدهید، اما با توجه به سن او و بدون ایجاد ترس
مثلاً بگویید:
"ممکنه شرایط کمی نگران‌کننده باشه، اما ما الان در امنیت هستیم و بزرگ‌ترها دارن مراقبت می‌کنن."

🔹۴. روال زندگی را تا حد امکان حفظ کنید

داشتن برنامه‌ی روزانه مثل همیشه (خواب، غذا، بازی، درس) به کودک احساس امنیت می‌دهد. حتی اگر شرایط بیرونی متغیر باشد، سعی کنید درون خانه ثبات ایجاد کنید.

🔹۵. اجازه بدید احساساتش را بیان کنه

کودک ممکن است نگران، غمگین یا خشمگین باشد. به او اجازه دهید حرف بزند، نقاشی بکشد یا احساسش را نشان دهد. نگویید: "نترس!" بلکه بگویید: "می‌فهمم که ترسیدی."

🔹۶. الگوی مدیریت استرس باشید

رفتار شما بهترین آموزش برای فرزندتان است. اگر شما برای آرام‌شدن از تکنیک‌های تنفس، دعا، نوشتن یا صحبت با دوست استفاده کنید، کودک هم یاد می‌گیرد با اضطراب خود کنار بیاید.