۱۲ پاسخ

عزیزم خداب هممون رحم کنه شرایط خیلی سختیه خدامیدونه شایدم سخت تر بشه اما ما مادرها نباید اینجوری استرس بگیریم من ک بخداقسم اگ بچه نداشتم برا مهم نبود میگفتم فوقش میمیرم اما الان فقط بخاطر بچم غصه میخورم اما بازم دلیلنمیشه روحیه مونو از دست بدیم بازم بخاطربچه هامون باید قوی باشیم

منمفقط ترس بچه دارم

توکل کن به خدا الان شرایط همه همینه

دیشب ما تو شهرمون وحشتناک بود ما بروجردیم تا خود صبح نخابیدیم امروز حالت تهوع و سرگیجه داشتم از شوک دیشب

کجای تهرانی؟؟

دختر منم امروز خیلی بد قلق و بود شیر نمیخورد واقعا خستم 🥲🫠

کی رو نمیتونی ول کنی ؟ روستاها امن تر هستند

منم دارم سکته میکنم برا بچهامون

کجای تهرانی عزیزم

منم از صبح معده درد دارم شدید.. از اعصابمه

کی رو نمیتونی ول کنی و بری روستا؟

نه هیچجا نری خطرناک تره

سوال های مرتبط

مامان سید کوچولو🩵 مامان سید کوچولو🩵 ۵ ماهگی
مامانا توروخدا اگر تجربه مشابه دارید راهنماییم کنید 🥲🫠
دو روزه پسرم به شدتتتت عصبی شده به شدتتتت مدام رو دستم دارم میچرخونمش اصلا نمیزاره بشینم پاهام دیگه داره میترکه🥲شیر درست حسابی نمیخوره راه میرم بهش سینه میدم غذام در حد یه قاشق غذاخوری خورده نویانی که ۱۲ الی ۱۴ روز یکبار پیپی میکرد از دیروز تا الان ۳ بار پیپی کرده ولی پیپیش شله مدام تو خواب ناله میکنه یهو جیغ میکشه با گریه از خواب میپره کلی گریه میکنه 😭تو بغلم راه میبرم میخوابه میزارم زمین باز میپره انگار وحشت زده شده با اینک خونه ارومه دمای خونه مناسبه اتاق خوابش مثل همیشه کم نوره دیشبم خیلی زود خوابید هفت شب خوابید ۴ صبح بیدار شد پیپی کرد
امشبم هفت شب خوابید دوبار اینجوری با جیغ و وحشت زد زیر گریه هرکار کردم شیر نخورد و راه بردم خوابید دوباره
این بچه ساعت ۱۱یا ۱۲ شب با مصیبت میخوابید 🥲
تو روزم همش چشماشو دواغشو میمالید علائم خواب داشت به شدت بد قلقل بداخلاق بود کلا ده دقیقه میخوابید باز بیدار میشد دوساعت منو رنده میکرد با شیر نخوردن و بی عصابیش دوباره ده دقیقه میخوابید
یعنی چی اینا اخه 😫🥲رد دادم بقران شبیه کارتن خوابا شدم
گفتم شاید از دندونه ولی لثه های پایینش مثل خمیر شله هیچ خبری نیست
گفتم شاید بخاطر استرس من یا محیطه برای اینک خودم اروم بشم تا بلکه اونم اروم بشه تیوی رو خاموش کردم خودمم دوساعت خوابیدم خیلی اروم شدم ولی کو ؟ بازم تو این دوساعت که همراش خوابیدم چندبار با جیغ پرید و بی قراری کرد