سه،چهارروز پیش من و پیثری خونه ی مامانم اینا بودیم. داداشم و پیثریش هم بودن. بچه داداشم خیلی واقعا سن بدی رو میگذرونع، مامان باباشم به هیچکدوم از اصول روانشناسی اعتقاد ندارن و تازه بچه دومم اومده و اصلا این بزرگه نابوده. بچه داداشم سر یه توپ بچه منو زد من اندکی دعواش کردم که دیگه نمیزنیا بچه ها رو نبابد زد و اگه تکرار بشه دیگه باهات بازی نمیکنم. امشب داداشم کشوندم کنار که خیلی ناراحت شدم بچمو دعوا کردی. گفتم ببین بچه من یکسالشه بچه تو ۵سالش. اون متوجه میشه و باید دعوا یا تنبیهی باشه ( تنبیه بدنی نه ها😐) که متوجه کار بدش بشه وگرنه یاد میگیره و همش میزنه. بچه منم اگه بعد از دوسال ونیم بچه کوچیک تو رو زد تو دعواش کن. قبلش من باید حواسم باشه چون قشنگ متوجه میشه ولی نمیتونه دفاع کنه. گفتم خواهربرادریمونم خاطر بچه ها اسیب نبینه، بچه تو بچمو زد دعواش میکنم بچه منم بچتو بعد دوسال و نیم زد دعواش کن. که بفهمن کارشون اشتباهه. الان نمیدونم کارم و حرفام درست بوده یا نه😐✌🏼

۱۲ پاسخ

صددر صد درست بوده

منم بودم ناراحت میشدم باید میذاشتی برادرت تذکر بده .من برادرزادم حواسش نباشه انگشتش بخوره پسرم سریع داداشم یا زنش دعواش میکنن من میانجی میکنم ک بابا ول کنین بچن .چ بچه برادر چ خواهر هیچوقت ب خودم اجازه نمیدم دعواکنم هرچقد بچه خودمو دوست دارم همون اندازه عاشق اوناهم هستم و دلم نمیاد فقط ب زبون پسرم میگم اخ داداشی حواست نبود زدی ب پام اونم سریع میاد عذرخواهی و بوسش میکنه.

حق‌گفتی عزیزم ولی کلا یکم ک بچت بزرگ شد سعی کن دخالت نکنی و به بچت بفهمونی خودش از خودش دفاع کنه الان کوچیکه بهترین کارو کردی کنیم بار یه بچه تو‌مسجد زد زیر گوش پسرم آتیش گرفتم خودمو کنترل کردم ولی به مادرش گفتم از اون به بعد جرئت نکرد الان هر موقع میبرمش مسجد هم بیشتر مواظبشم هم خودش یاد گرفته از خودش دفاع می‌کنه کم کم

احتمالا اگه داداشت همون موقع واکنش نشون نداده بعدا بهت گفته زن داداشت ناراحت شده بوده.ولی نه موافق اینکه گفنی بعدا بچمو دعوا کن نیستم شاید حد حدود تذکر رو بلد نباشه و بخواد بچتو بد دعوا کنه در کل فعلا دیگه کاری نکن تا اون موقع ببین چی میشه.درستش اینه کسی بچه اون یکی رو دعوا نکنه ولی واقعا خانواده خیلییییییی نمیشه این اصول رعایت شه مخصوصا اگه زیاد رفت و اند دارید فقط مواظب باش کسی یه خودش اجازه نداده بیشتر از حد تذکر بخواد به بچت چیزی بگه.و الانم کشش نده به موقع اش اگه احیاناً چیزی شد به داداش خودت تو خلوت بگو

دقیقاااااا بهترین جواب و دادی
پسرخواهرشوهرم۷سالشه هانارو اذیت میکنه میزنه من اندکی دعواش میکنم مامانش میادبغلش میکنه میبره نوازشش میده!!!!!!!!!

خیلی منطقی گفتی عزیزم.. ولی کلا مادرو پدر نباید اجازه بدن کسی غیر از خودشون بچشون رو دعوا کنه..خودشون باید جوری بچه رو تربیت کنن و باهاش رفتار کنن یا اگه لازم بود،خودشون تو خلوت دعواش کنن و بهش تذکر بدن که نیازی نباشه کس دیگه ای بهش تذکر بده... وگرنه بچه فکر میکنه هر کسی این اجازه رو داره که اونو دعوا کنه

آره حق گفتی دیگه بچه داداشت بزرگه میفهمه نباید میزد

درسته عزیزم

بله ک درست بوده خیلی هم منطقی گفتی آفرین

درخواست میدی پرم

حق گفتی

دعوات با داد و بیداد و سر و صدا و بلند بود یا ن اروم و با خنده و شوخی عزیزم؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان 🫐رُهــام جون🫐 مامان 🫐رُهــام جون🫐 ۱ سالگی
در اینکه داستان این فیلم مسخره س که شکی نیس کلا کاری ندارم🤔
ولی به نظر من اصلا درست نیس که ادم ضعف های زندگیشو
اینکه مامان خوبی نداشتم بابام بد بود بابات اینطوریه عمو باهامون این کارو کرد داداشم اینجوری شد من نمیخوام مث اونا زندگی کنیم😭...به بچه هامون بگیم
نظر شخصی منه من دلم نمیخواد هیچوقت بچه م از اینکه این موضوعات باعث شکستای من شده باخبر بشه🥺
چون بچه م نمیتونه اتفاقای قبلو برامون درست کنه ،فقط میره تو فکر که این بد....اون بد...😑
یه ضعف تو وجودش اتفاق میوفته 😓
همش ازشون میترسه😥
یا همش از اون اتفاقا میترسه
مثلا بگیم بابام منو میزد.چه هم هر وقت بابامو ببینه یا همون اول میترسه یا با یه داد که اصلا هم قصد دعوا نبود یا بچه منم نبود خودشو میکشه کنار که مامانم میگفت میزدش شاید منم بزنه.😢
این لرزشایی که تو قلب بچه ها ایجاد میشه خییییلی خطرناکه😢
.
.
من اگاهی خییییلی زیادی برای تربیت بچه م ندارم ولی میتونیم عبرت بگیریم از خودمون که چه چیزهایی باعث شد خودمونم تو بچگی یه ترسایی ندونسته از سمت پدر مادرامون بهمون منتقل بشه🙁
و سالها تا الان اون ترسا اون اتفاقای بد یا اون بی اعتمادیایی که نسبت به اطرافیان داشتیم که هیچوقت هم بهمون لطمه نزد ولی فقط تو سرمون بود چون یه بزرگتر بهمون از ضعفاش گفته بود 😢
مامان جوجه رنگی مامان جوجه رنگی ۱۶ ماهگی
سلام خانوما میاین یه لحظه ؟
من یه خواهر دارم پسرش 6 ماهه اس .پسر منم 15 ماهه اس .ولی خانواده ام پسر منو خیلی بیشتر دوست دارن .چون از اول پیش نودشون بزرگ شده وابسته ان بهش .ولی وقتی خواهرم میاد اونجا بچه منو اذیت میکنن نمیزارن آزادانه بگرده هی میگن بگیرش میوفته رو بچه .هی باید مواظبش باشم محدودش کنم .بچم اذیت میشه .به نظرم بهتره هر کی مواظب بچه خودش باشه خواهرم مواظب باشه منم همینطورولی فقط به بچه من میگن چون اون کوچیکه . الان همسرم ماموریته من خونه مامانم بودم .مامانم ایناهم مهمون داشتن زنگ زد به خواهرم گفت شماهم برای شام بیاید .منم پاشدم زود اماده شدم اومدم خونه خودمون .گفتم شب موقع هیئت رفتن بیان دنبالم باهم بریم .نگفتم بهشون به خاطر بچه ام میرم .گفتم کار دارم که میرم . به نظرتون کارم درسته ؟لطفا منطقی جواب بدید یه تعداد محدودی از دوستان هستن میان مثلا میگن من بودم دیگه اونجا نمیرفتم من بودم قیدشونو میزدم یا من بودم میزدم با خاک یکسانشون میکردم و... 😂😂از اینا نمیخوام جواب منطقی میخوام
مامان تیام مامان تیام ۱ سالگی