روز اول
گرفتن پستونک
سلام
تقریبا چند روزه طی روز اصلا به دخترم پستونک نمیدم فقط موقع خواب میدم و خوابید سریع در میارم از دهنش
دیروز قطره تلخک گرفتم(۵۲.۰۰۰ برا کسی ک خواست قیمت بدونه)
امروز خواست بخوابه گف بده اومدم بدم قطره هرچی زدم متاسفانه قطره روی جسم‌ پلاستیکی نمیموند و با عث تلخی نمیشد
پس رب زدم🤣
دخترم ترسید گف وای چیه
گفتن خراب شده دیگه نباید بخوری خسته شده از بس خوردیش میخواد
بخوابه
دیگه به‌نام خدا گف و شروع کرد جیغ زدن و گریه و ۳ساعت بغلم بود مثل مار می‌پیچید منم گفتم‌چیکار کنم
اهنگ دلیر و اینا دانلود کردم پلی کردم تو دستگاه بعد گفتم وای دستگاه گشنه شده بیا نانا بدیم بخوره تا زود بره از خونمون دیگه نانا رو پرت گردیم تو دستگاه و من سریع قطع کردم یکم بغلم گریه کرد و منم راهش بروم تا خوابید
الانم‌میخوام‌چند روز باغ تا اونجا سر گرم بشه بازی کنه یادش نیاد
ایشالا شب سخت نباشه واسش
لطفا قضاوت هم‌نکنید ک وای روحیش خراب شد و ....روحیه اش زمانی خراب میشه ک فک و دندونش مث گراز بشه و بره تو اجماع همه مسخره اش کنن
دختر من دیگه‌کل پستونک رو میگرد تو دهنش فقط دسته پستونک بیرون بود
الان هم کمر و گردنم گرفته خیس عرق هم شدم

۷ پاسخ

عزیزم ای کاش مادرا از روز اول گول زنک به بچها ندن ،

آفرین باریکلا منم دخترمو از پستونک گرفتم ولی صب شوهرم داش میرفت سرکار دخترم گریه میکرد شوهرم پستونک داد باز دوباره گرف خیلی ناراحت شدم شوهرم دوسنداره از پستونک بگیرمش منم بیخیال شدم

عزيزم اميدوارم سخت بهتون نگذره منم پسرم پستونك واسش محرك خابه و تو روز اصلا نميخوره ولي خيلي استرس دندوناش رو داشتم ك پرسيدم گفتن تا سه سال مورد نداره در صورتي خوب نيس ك مدام داخل دهان باشه ب عنوان محرك خاب تا سه سال موردي نداره .اميدوارم مفيد باشه واستون

سلام عزیزم تلخک از عطاری بگیر آبجوش بریز سر پستونکا بزن داخل آب بزار یکم بمونه اونقدر تلخ میشه ک کلا پستونک یادش میره منم همینکارا کردم

عزیزم خوب کردی. منم تا ۱۶ ماهگی دادم بعدش یه روز اذیت کرد و تموم

خب بده تا دوسال ونیم مگه قراره چی بشه

راهنمایی چیزی دارین ممنون میشم‌بگین😘😘😍😍

سوال های مرتبط

مامان 🐤🐥🐣 مامان 🐤🐥🐣 ۱ سالگی
شب دوم بدون پستونک
سلام
از صبح اصلا نگفت نانا بده ظهر موقع خواب ی بار گف ک گفتم صدا میاد اگ‌بگی نانا ها ک ترسید و خوابید گریه نکرد
الان هم گف نانا بده با دست زدم ب میز گفتم کیه جوجو ما‌خوابیم برو فردا بیا بازی کنیم
دیگه هیچی نگف خوابید گریه هم‌نکرد
دیشب باید راهش می‌بردم تا بخوابه ولی امشب مث قدیم رو پام خوابید🫠
چقدر سخته دلم واسش کبابه‌ بچم‌خیلی پستونکش دوست داشت بهش میگ نانا🤣😍
الان باز ی عده مامان قشنگ میان میگن خب میدادی چ واجبه وای تو چ سنگ دلی .ارهوخبواز اول برای راحتی خودت دادی و فلان....🤣🤣
خواستم بکم عزیزم تو. هیچوقت تو شرایطی‌ک‌من بودم نبودی من بعد از زایمان بخاطر بخیه زدن اشتباه و تشخصی اشتباه ۴تا پزشک مجبور بودم ۴ماه برپا باشم و بچم و برپا شیر بدم برپا غدا بخورم و خیلی کار دیگه از اخروهم ی دکتر خیلی‌معمولی تشخصی درست داد و بعد از ماه دوباره عمل شدم و تمام بخیه های زایمان طبیعی از داخل و بیرون باز شدن و دوباره دوخته شدن و باز ۴۰ روز مثل زایمان استراحت
ب این دلیل پستونک دادم چون بچم دل درد شدید داشت بچه اولمم هست ار شدت گریه نمیدونستم چیکار‌ کنم فک‌میکردم با شیر. ادن حل میشه ولی نشد بدتر میشد ک گوگول زدم گف باعث کولیک میشه شیر دادن زیاد پستونک بده دل درد آروم میشه منم چون بخاطر ایستادن بیش از اندازه کمر و پا و گردن دیگه نداشتم مجبور شدم بدم
پس لطفا نیا و چرت نگو من واقعا حوصله ندارم خیلی خسته ام تازه سخت این بود اون وسط مادرشوهرم‌میگ این‌چ‌مدل زاییدنه ما ک ندیدم و فکر می‌کرد ناز میارم و بدتر همش میگف چرا شکم داری چرا چاقی هنوز بعد از ۲۰روز زاییدن
هووفبهش. ک فک میکنم‌میگم ایشالا خدا جوابتو بده عوضی ایشالا اونقدر چاق بشی نتونی نفس بکشی ک ب زن زاچ نگی‌چرا چاقی احمق
مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان انیــسا مامان انیــسا ۲ سالگی
⭕تجربه از پستونک گرفتن آنیسا⭕
.
از روزی که شیشه و شیر رو قطع کردم انیسا بیشتر وابسته پستونکش شد اکثراا تو دهنش بود
یک هفته بود ک هی پستونک رو با دندوناشو میکشید و هوای داخلش خالی میشد هی پستونک میخریدم همین کارو میکرد
تا ی شب قبل اینک بخوابه اخرین پستونکش هم همین بلارو اورد سرش و بهش گفتم دیگ نیست باید همینو بخوری
همونجوری میخورد پستونک رو🤦🏻‍♂️
عصره روز بعد سر پستونک رو یکم قیچی کردم گذاشتم رو میز ناهارخوری یکی دوبار سراغشو گرف گفتم اونجاست برو بردار
دوبار خورد دید پاره‌س پرتش کرد
گفتم خراب شده دیگه برو بنداز سطل اشغال
رف انداخت و اومد کلی تشویقش کردم و خودشم برای خودش دست میزد
موقع خوابش که رسید یکم بهانه‌شو گرفت گفتم خودت انداختیش بیرون که برو بردار چونک میدونست کجا انداخته دیگ نرف سمتش
دیگ بدون پستونک خابید
اما من همون شب رفتم ی پستونک خریدم گذاشتم کنار اگر نصفه شب اذیت شد بدم بهش اما خداروشکر خابید تا صبح
روز بعدم یکم بهانه‌شو گرف گفتم برو بردار از جایی ک انداختی😂دیگ میرف دنبال بازیش
تا اینک دیگ کم کم فراموش کرد و موقع خواب هم بهانه‌شو نمیگیره
از وقتی ک شیشه و شیر رو گرفتم یک هفته گذشت پستونک رو گرفتم...
.
.
برای هیچکدوم اذیت نکرد خداروشکر
سوالی بود درخدمتم🌹