شب دوم بدون پستونک
سلام
از صبح اصلا نگفت نانا بده ظهر موقع خواب ی بار گف ک گفتم صدا میاد اگ‌بگی نانا ها ک ترسید و خوابید گریه نکرد
الان هم گف نانا بده با دست زدم ب میز گفتم کیه جوجو ما‌خوابیم برو فردا بیا بازی کنیم
دیگه هیچی نگف خوابید گریه هم‌نکرد
دیشب باید راهش می‌بردم تا بخوابه ولی امشب مث قدیم رو پام خوابید🫠
چقدر سخته دلم واسش کبابه‌ بچم‌خیلی پستونکش دوست داشت بهش میگ نانا🤣😍
الان باز ی عده مامان قشنگ میان میگن خب میدادی چ واجبه وای تو چ سنگ دلی .ارهوخبواز اول برای راحتی خودت دادی و فلان....🤣🤣
خواستم بکم عزیزم تو. هیچوقت تو شرایطی‌ک‌من بودم نبودی من بعد از زایمان بخاطر بخیه زدن اشتباه و تشخصی اشتباه ۴تا پزشک مجبور بودم ۴ماه برپا باشم و بچم و برپا شیر بدم برپا غدا بخورم و خیلی کار دیگه از اخروهم ی دکتر خیلی‌معمولی تشخصی درست داد و بعد از ماه دوباره عمل شدم و تمام بخیه های زایمان طبیعی از داخل و بیرون باز شدن و دوباره دوخته شدن و باز ۴۰ روز مثل زایمان استراحت
ب این دلیل پستونک دادم چون بچم دل درد شدید داشت بچه اولمم هست ار شدت گریه نمیدونستم چیکار‌ کنم فک‌میکردم با شیر. ادن حل میشه ولی نشد بدتر میشد ک گوگول زدم گف باعث کولیک میشه شیر دادن زیاد پستونک بده دل درد آروم میشه منم چون بخاطر ایستادن بیش از اندازه کمر و پا و گردن دیگه نداشتم مجبور شدم بدم
پس لطفا نیا و چرت نگو من واقعا حوصله ندارم خیلی خسته ام تازه سخت این بود اون وسط مادرشوهرم‌میگ این‌چ‌مدل زاییدنه ما ک ندیدم و فکر می‌کرد ناز میارم و بدتر همش میگف چرا شکم داری چرا چاقی هنوز بعد از ۲۰روز زاییدن
هووفبهش. ک فک میکنم‌میگم ایشالا خدا جوابتو بده عوضی ایشالا اونقدر چاق بشی نتونی نفس بکشی ک ب زن زاچ نگی‌چرا چاقی احمق

۱۰ پاسخ

چرا حرف بقیه برات مهمه ؟ چرا اصلا توضیح میدی؟ من دوسال تمام پستونک دادم
و بهترین کار بود
اره برا راحتی خودم دادم
بخدا قسم همه میدن
اما بچهاشون نمیگیرن
ول کن خاهر من

من هیج جوره نمیتونم پستونکوبگیرم

والا منم ميخام بگيرم اما شوهرم ميگه چيكارش داري روزا ك نميخوره فقط يكم ميخوره تا بخابه بد در ميارم ميگه تاثير نميزاره رو دندوناش بزار بزرگتر بشه اونوقت بگيريم ازش ك بشه باهاش حرف زد و اذيت نشه

من هم چقد دوست دارم ترکش کنم متاسفانه شوهرم پدرشوهرم نمیزارن🤦🏻‍♀️

منم روز ۵ هست که دخترم از پستونک یا همون گول‌ زنک گرفتم بسیار تا بسیار وابسته بود امشب راحتتر خوابید کمتر گریه کرد

من ازوقتی ازپستونک‌گرفتم یه بچه ی خیلی خشن وجیغ جیغوتحویل گرفتم همه ازدستش خسته شدن ازبس جیغ میکشه ۲۰روزگذشته ازپستونک گرفتن خیلی اذیتم باهاش😭

با ترسوندن اصلا موافق نیستم اینا تو ذهن بچه ها ثبت میشه و تبدیل به تروما میشه

عزیزم من دقیقا می‌دونم چی میگی هیچ کس ی مادر رو درک نمیکنه
اصلا ب حرف کردم توجه نکن
ما باید برای خودمون زندگی کنیم

تبریک میگم عزیزم خوب کردی الان بزرگ شده دیگه باید قطع میشد 🥰🥰

منم تو روز بهش نمیدم فقط داره میخوابه میدم خوابیدم در میارم اگه وسط خواب گریه کرد بهش میدم بچه پستونک میخوره دوس دارم ولی دیگه زیادش نوب نیس

سوال های مرتبط

مامان 🐤🐥🐣 مامان 🐤🐥🐣 ۱ سالگی
روز اول
گرفتن پستونک
سلام
تقریبا چند روزه طی روز اصلا به دخترم پستونک نمیدم فقط موقع خواب میدم و خوابید سریع در میارم از دهنش
دیروز قطره تلخک گرفتم(۵۲.۰۰۰ برا کسی ک خواست قیمت بدونه)
امروز خواست بخوابه گف بده اومدم بدم قطره هرچی زدم متاسفانه قطره روی جسم‌ پلاستیکی نمیموند و با عث تلخی نمیشد
پس رب زدم🤣
دخترم ترسید گف وای چیه
گفتن خراب شده دیگه نباید بخوری خسته شده از بس خوردیش میخواد
بخوابه
دیگه به‌نام خدا گف و شروع کرد جیغ زدن و گریه و ۳ساعت بغلم بود مثل مار می‌پیچید منم گفتم‌چیکار کنم
اهنگ دلیر و اینا دانلود کردم پلی کردم تو دستگاه بعد گفتم وای دستگاه گشنه شده بیا نانا بدیم بخوره تا زود بره از خونمون دیگه نانا رو پرت گردیم تو دستگاه و من سریع قطع کردم یکم بغلم گریه کرد و منم راهش بروم تا خوابید
الانم‌میخوام‌چند روز باغ تا اونجا سر گرم بشه بازی کنه یادش نیاد
ایشالا شب سخت نباشه واسش
لطفا قضاوت هم‌نکنید ک وای روحیش خراب شد و ....روحیه اش زمانی خراب میشه ک فک و دندونش مث گراز بشه و بره تو اجماع همه مسخره اش کنن
دختر من دیگه‌کل پستونک رو میگرد تو دهنش فقط دسته پستونک بیرون بود
الان هم کمر و گردنم گرفته خیس عرق هم شدم
مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان 🐤🐥🐣 مامان 🐤🐥🐣 ۱ سالگی
من دیگه واقعا نمیکشم😭😭
بچه داری خیلی سخته خیلییییی
بچه من خیلی کم خوابه از همون اول همش بیداره همش ۲صب بیدار تا۸صب ی مدت خوب میشه مثلا ۲هفنهوباز همونه
نصف شب بیدار میشه میاد تو پذیرایی میگ بخوابمون منو رو پا‌میزارم میگ ن میگه راه ببر تا بخوابم بخدا سنگین شده گرون و دستام درد گرفته
نمیتونم دیگه زود دندون در آورد دهنم سرویس شد پشت سر هم دندون درآورد با هر دندون ی نریزی گرف ابله نرغون گرف رزا شیر خوار گرف
۴تا ۴تا دندون درآورد
ظهر ها نیم ساعت میخوابه
لجباز
غذا کم‌میخوره
جیغ میزنه
الانم ک از پستونک گرفتمش ۱۰۰برابر بد تر شده دیگه نمیدونم چیکار کنم بخدا میگرن دارم قرص میخورم جایی میرم چون پستونک دارم بد خلق شده هرکی ی چیزی میگ مادرشوهرم همش‌میگ‌ما ک ندیدیم این مدلی هی میگه هم شب میشه سرم رو میزارم زمین صدای گریش میاد چرا اینجوریه مریضه ببرش دکتر
روانی شدم دیگه نمیتونم دیگه بخدا کم اوردم😭😭😭😭تا میخوابه هلاک میشم ۱۰۰روش باید راش ببرم تا بخوابه.۲ساعت خوباه باز بیدار میشه از اول
شیر هن از اول نخورد بماند سر این شیر جقدر تحقیر شدم ک چقدر حرف شندیم
خیلی سخته مادر شدن دارم کم میارم نمیتونم دیگه 😭😭😭
مامان مامان عسلکシ❤ مامان مامان عسلکシ❤ ۱ سالگی
پسرم از4ماهگیش اعتصاب شیرکرد روزای سختی رو گذروندم اوایل ساعتها مینشستم با قطره چکان و سرنگ وعده های شیرشو میدادم تااز رشد عقب نمونه خداروشکر نموندو همیشه رو نموندار سبزش بود بعدا کشف کردم ک تو خواب میشه شیرش و داد و برام ی روزنه امیدی بود...چون باسرنگ و قطره چکان خیلی سخت بود خلاصه ک گذشت و ب خودم اومدم دیدم بخاطر شیرخوردنش از جمع فاصله گرفتم جایی نمیرم کسی نمیاد چون دوست نداشتم خوابش بهم بریزه ک شیرنخوره واین بین اگه ب هردلیلی نمیخابید یابیدارمیشد باز پای قطره چکان و سرنگ درمیون بود... اینکه این مدت چقد دکتربردم تا راه حلی پیدا کنم برای این وضعیتو دیگه فاکتور گرفتم
از4ماهگیش تاالان 18ماه میگذره ک داره توخواب شیر میخوره الان دیگه شده روزی 3بار گاهی 2بار و کم و بیش میبینم ک ب شیرنصف شب تو خواب خیلی عادت کرده و منه مادر نگران دندوناشم چون مسواک زدنی هم بیشتر بازی میکنه و من نمیبینم ک فرچه رو قشنگ ببره سمت دندوناش خیلی هم بخواد عمیق بزنه عوق میزنه...دوشب قبل خواب بهش نصف شیرکاکائو با نصف شیرو ترکیب میکنم و میدم ک دیگه تو خواب شیر نخواد بعد اونم اب میدم ک بشوره ببره
سوالم اینه هرشب بخوام شیرو شیرکاکائو قبل خوابش بدم ضرر نداره براش؟
شیرو ب هرشکل دیگه ای بدم مثل شیرموز شیرو شیره شیرتنها نمیخوره فقط با کاکائو
اگه هم ندم ک باز تو خواب باید شیربخوره
نمیدونم چیکار کنم!!!!😇روزی ک ب دکترش گفتم شیز شبشو قط کنم گفت ایا درطول روز انقد شیز میخوره ک نیازش ب شیر برطرف شه گفتم ن گفت پس تو نمیتونی شیرش و قط کنی اون موقع 6ماهش بود ولی الان دیگه ب اون شکل نیازی ب شیر نداره و باید ترکش بدم ولی چجوری😑