تجریه ی ختنه پسرم
وقتی که پسرم ۲۳روزش بود رفتیم پیش دکتر جراح نوزادان
که با کلی تحقیق و پرس و جو تصمیم گرفتیم با روش لیزری ختنه کنیم
صبح ساعت ۸وقت عمل دادن و بردیمش بیمارستان که بره اتاق عمل
خیلی نگران بودم چون همراه نذاشتن داخل و لباسشو عوض کردم بردنش و من بیرون با کلی نگرانی و فکر و بعد نیم ساعت اوردنش
و اروم بود من هیچی ندیدم و نفهمیدم
رفتیم اتاق و لباسشو عوض کردیم و پماد و قطره هاشو گرفتیم و راهی خونه شدیم
تو راه تو ماشین خواب بود
و وقتی رسیدیم خونه خیلی جیغ کشید و گریه کرد و تا به الان اینطوری ندیده بودمش قلبم داشت تیکه تیکه میشد بچم گریه میکرد و من کاری نمیتونستم بکنم جز اینکه قطره و پمادشو به وقت بزنم چن ساعتی خیلی اذیت بود و گریه میکرد تا ۸ساعت گذشت و ادرار نمیکرد و میترسید و دردش بود خیلی نکران بودم
تا که شبش با سوزش ادرارکرد و خابید
دو روز خیلی اذیت کرد و بعدش اروم‌شد و کم کم روبه بهبودی رفت

۳ پاسخ

خداروشکرررر منم یعنی میدیم پسرمو ختنه کردم خیلی نگرانم میترسم اذیت شه

من پسرم ۵ ماهه بود ختنه کردم خدارو شکر خوب بود یکمی بعضی وقتا گریه میکرد ولی خوب میشد یک ساعت بعد هم ادرار کرد الآنم تقریبا خوبه

من خیلی میترسم ختنش کنم .از اونطرفم همسرم نمیذاره میگه ختنه الکیه هیچ کجای دنیا نمیکنن فقط اسلام ایچیزا میگه🤦🏻‍♀️میگه ولش کن خودش بزرگ شد تصمیم بگیره نمیدونم چجور قانعش کنم

سوال های مرتبط

مامان جان کوچولو🩵 مامان جان کوچولو🩵 ۴ ماهگی
بلخره منم جرعت کردم پسرمو بردم ختنه کردم(لیزری و بخیه)
نه راحت بود نه سخت…اولش بچم موقه امپول بی حسی زدن گریه کرد بعدش ک بیحس شد اروم شد حتی موقه عمل هم اغو اغو میکزد با دکترا…خداروشکر موقه اصلا اصلا حس نکرد و بازی میکرد البته من در اومدم بیرون از پشت در داشتم چوش‌میدادم چون واقعا حالم خراب بود وقتی بتادین و زدن میخواست کارشو شروع کنه گفتم میرم بیرون..خلاصهعکلش تموم شد و رفتم برداشتمش بغلم کم کم گریش شروع شد و افتضاح گریه میکرد سیاه میشد..قطره پاراکیدشو دادم تا تاثیرشو بزاره کلی گریه کرد و اروم نمیشد هی پاهاشو تکون میداد و گریه میکرد…ماشین که حرکت کرد خیلی گذشت تا اروم شد…رسیدیم خونه یکم گذشت چنان گریه ای کرد که دو بار سیاه شد…فک کنم جیش کرد واسه همین…خلاصه الان اروم گرفته خوابیده…ینی یه بار خیلی سنگین از رو دوشم برداشته شدا بخدا…پیرم از وقتی ۴۰ روزش بود میخواستم ببرم ختنه و هر سری هم پشیمون میشدم ولی این بار دل و زدم به دریا و بردمش…بهترین تصمیم بود واقعا اگ بزرگ تر میشد خیلی سخت ترم میشد براش…خوب شد که بردم دکتر بعد عمل گفت این پوست دورش خیلی تنگ بوده…
ولی‌دیگه راحت شدم😮‍💨
پسرم دودولش جیجی شد مبارکش باشه😍🥰😂
مامان آیهان✨️🧸 مامان آیهان✨️🧸 ۴ ماهگی
تجربه من از ختنه❓️❓️⁉️⁉️
سلام مامانا وظیفه خودم دونستم که تجربمو از روزهای کذایی ختنه پسرم بهتون بگم چون وحشتناک استرس داشتم و هر لحظه امکان داشت از کارم پشیمون بشم با مشورت با دکتر باهمسرم تصمیم گرفتیم بعد ازر۴۰ روزگی ایهان رو ختنه کنیم بصورت حلقه داخل بیمارستان پک ختنه گرفتم که داخلش یک زیر انداز و پماد تتراسایکلین و استامینوفن بود همراه خودمم قنداق برده بودم و حتما هم پستونک همراهتون باشه خیلی تاثیر داره
بعد از اینکه ختنه شد همونجا محکم با قنداق بستیمش و بعد از ختنه بهش استامینوفن دادیم قبلش گفت لازم نیست و اینکه دیگ مدام گریه میکرد ما همش فکر میکردیم ادرار کرده که گریه میکنه شدید اما نه از ترسش حدود۷ساعت ادرار نکرد بعد که استامینوفن عمل کرد و تونستیم بخابونیمش توی خواب ادرار کرده بود و کمتر شد گریهاش و اروم شد دیگ هر ۴ساعت استامینوفن میخورد و به حلقه و تمام آلت پماد زیاد میزدیم و گاز استریل میزاشتیم روش و بعد مای بیبی میکردیم اونم خیلی شل میبستیم و آب بهش نمیزدیم و با دستمال مرطوب تمیزش میکردیم بعد از ۴۸ساعت که گذشت دیگ فقط پماد میزدیم بدون گاز بعد از ۳ روز هم حمام کرد و دیگ با آب تمیزش میکردیم و روزی ۲ بار درحد یکی دو دقیقه هم داخل تشت آب ولرم میزاشتمش تا حلقش بیوفته
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻