۱۳ پاسخ

من تو اتاق عمل پاهام از ترس میلرزید بیهوشم کردن اصلنم نگفتن میخوان چیکار کنن دکترم بتادین و زد و دگ هیچ نفهمیدم تا تو ریکاوری بازم درست یادم نیس کل روز زایمانمو

من شوهرم بردم😂😂اینقد گریه کردم گذاشتن بیاد. تو ولی کلی لباس اینا تنش کردن بعد میگه ت خابیدی ولی خیلی سخت بود برام دیدن اون صحنه ها بعدشم اصلا ترس نداره ن دردی ن ترسی فقط یکم سونت میسوزونه

ناز بزار کنار تو دیگه مادر شدی باید نازکش بچت باشی وقتی ۹ ماه رو تحمل کردی یکساعت چیزی نیس

شفابراطبیعی میزاره همراه بیادولی سزارین نه

اونجا چند نفر هستن باهات حرف میزنن همین ک وارد بشی خدا صبرشو بهت میده
منم همیشه میترسیدم خیلی شوهرم میگفتم بیا
گفت من تو رو ببینم داغون میشم🥺نمیتونم بیام
اما حالا که ۵روز دیگه مونده به زایمانم دیگه اون ترس تو وجودم نیست خداروشکر

منم دقیقا مثل توام خییییلی میترسم میگم کاش بزارن همسرم بیاد پیشم

ترسی نداره ک.من هم حس تورو داشتم .انقد پرسنل باهات حرف میزنن ک اصلا هیچی نمیفهمی و اینکه اون آمپول بی حسی اصلا اصلا درد نداره تو بگو ی ذره.من تا پرسیدم گفتم خانوم شروع کردن دیدم صدای گریه بچم بلند شد اصلا نترس اصلا

من سه روزه زایمان کردم بااینکه کاملم بیحس نشدم بعدم ازتوکف لامپ بالام تمام مراحل دیدم

اصلاترس نداره عزیزم

ولی ببین اصلا نترس توواونجا تنها نیستی یدونه پرسنل اتاق عمل خانوم قشنگ اونجا بالا سرته و بهت روحیه میده با تووحرف میزنه کلن چیزی نمیفهمی اونوقتی میبینی که صدای گریه نوزادت میاد

اصلا عزیزم تو سزارین همراه نمیزارن هیچ کجا اکثرا تووطبیعی همراه میزارن

ترس نداره عمل زیاد طول نمیکشه فکنم ده دقیقه طول نمیکشه بعد بچت میارن پیش بهترین حس دنیا

عزیزم اگه میشه همسرت رو نبر ..اخه اونم براش سخته که ببینه شکم همشرش رو هفت لایه میبرن و براش غذاب اوره .... بعد ش خوب بگو بیهوشت کنند که ترست کمتر بشه و وقتی که به هوش اومدی دیگه همه چی تمامه و بچه ات رو بغل کنی

سوال های مرتبط