۱۱ پاسخ

تماس بگیر با شماره ۱۴۸۰
با مشاوره کودک صحبت کن هزینه ای هم نداره
🌷

چقدشمازیباهستین میشه درخواست بدی

ابجی جان
موهات چه رنگیه؟؟
خیلی زیباس خوشم‌اومدواقعا

کلا بچه با بچه چیزای بد یاد میگیره عموم مرد دخترم با نوه عموم خیلی پرید کاملا مث اون حرف میزنه پرتوقع شده هنوز چهلم عموم نشده این ملودی و کرومی و‌سالیوان همه چیزش لز عروسک تا خرت و‌پرت هاش خرید قبل این اصلا این شخصیت ها رو تمیشناخت کلا نظر من اینه همون بهتر تا عاقل بشن تنها باشن

نشونه خلق پایینه، به مشاور کودک ۱۴۸۰ زنگ بزن

احتمالا کوچیک تر از اوناس
برو با بچه هایی ک هستن صحبت کن یواشکی بگو باهاش بازی کنین کوچیکتر و فلان
منم پسرمو پارک میبره یه دخترس نمیزاره بچه های دیگه با پسرم بازی کنن پسرمنم لجش در میاد میبینم که متوجه بی محلی بچه ها میشه منم به دوست صمیمیش گفتم ماکان به خاطر تو اومده اون دختره نمیزاره تو باهاش بازی کنی اینم کوچیکتر از شماس
دخترکه همه رو دور میکرد گفت اخه خاله حرف خصوصی داریم گفتم ماکان فقط غریبس؟دوست داری بچه های دیگه با تو اینکارو بکنن بعد اون دیگه باهاش بازی کردن
واقعا بچم حرص میخورد هرچی باهاشون حرف میزد محلش نمیکردن اونا۶سالشون این ۴ سال

دلش واسه اون همبازیش تنگ شد

عزیزم دختر منم گاهی اوقات بهانه گیری میکنه کوچیک تر هم ک بود تو بازیا چون اذیت میکرد با بچه ها دعواش میشد اما من توخونه بازی کردن باهاش روتایمشا بیشتر کردم و توکارای خونه همکاری میکنه باهام جایی هم میریم با بچه ها ب مشکل بخوره میرم همبازیشون میشم و مشکلا حل میکنم گلم

ببین چرا بچه ها تو جمع راهش نمیدن. شاید دخترت حساسه یا زود گریه میکنه یا بازیشون رو خراب میکنه. بچه های بزرگتر معمولا کوچولوها راه نمیدن چون بازیاشون خراب میکنن اما توی اونا که اختلافشون زیر دو ساله معمولا مشکل سر همون گریه کردن یا خودخواه بودن بچه ها هست. دقت کن ببین مشکل کجاست بعد باهاش در آرامش صحبت کن و توضیح بده تا متوجه بشه

عکس دخترت بده مثل خودت قیافه اش

درخواست میدی

سوال های مرتبط

مامان لیا و دیا مامان لیا و دیا ۱ سالگی
مامانا طبق شکی که تاپیک قبلی گفتم
شک کرده بودم به بیش فعال بودن دخترم گفتم ببرمش مهد ببینم اوضاع چطوره
رفتم اونجا با مربی حرف زدم که ثبت نام کنم اونم یه کم با دخترم صحبت کرد اسباب بازی بهش داد گفت بازی کن بعد گفت جمع کن موهایم بافت الاکلنگ آورد بازی داد و شعر خوند دخترم حرفاشو گوش میداد آروم بود اصلا یکی دیگه شده بود من فهمیدم بیش فعال نیست قبلانم مهمونی میرفتیم اونجا دخترم بکل عوض می‌شد و آروم ساکت حرف گوش کن چی بگم مودب و عاقل

ولی از مربی و محیط مهد خوشم نیومد ثبت نام نکردم اتاق مادرا جدا بود درب اتاق ها رو کلید می‌کرد میرفت و میاومد مدام کلید می‌کرد اخه دیگه اتاق مادرا رو چرا کلید میکنی مگه نباید شیشه ای باشه مادر ببینه داخل رو ؟بعد دخترمو جدا برد نیم ساعت داخل من پیشش نبودم میگم چیکار کردی اونجا میگه تنها بودم نشسته بودم
بعد اتاق های تو در تو و تاریک یه روز درمیون دو ساعت ۱۶۰۰
مهم هزینه ش نیستااااا میخواستم تو محیط باشه ولی تصمیم گرفتم خانه بازی ببرم با بچه ها بازی کنه خودم ببینمش تا اینکه نباشم اونجا یکی با حرص ببراش دستشویی یا با بچه ای دعواش بشه و گریه کنه چون مظلومه بالاخره بچه شیطون هم هست دیگه همه که مثل دختر من نیستن
دختر کوچیکمم اضطراب جدایی داره دلم به اونم میسوزه تنهاش بزارم پیش مامانم میمونه هاااا ولی 😞😔نمیدونم بخدا دیگه نمیدونم چی درسته چی غلط
چقدر سخته بچه پشت هم😭