از وقتی اومدیم روستا بچها من شبا خونه نمیان همش تو حیاط بازی میکنن اخر شب که میرن داخل دیگ از رو اجبار نمیخوابن از خستگی میفتن بی جون میشن🤣🤦🏼‍♀️

دلیل بچه زیاد داشتن قدیمی ها همین بود شرایط جوری بود خودش بازی میکرد خودش میخابید اینقدر گشنش میشد هر چی میذاشتی جلوش تا آخر می‌خورد صداشم درنمی اومد

چقد من دلم میخواست یه خونه تو روستا داشتم خیلی حال میده ، اصلا یه حال و هوای دیگه ای داره مخصوصا ستاره هاش انگار اکلیل پاشیدی تو اسمون🥲🫶👌

حالا شانس من بود، دخترم تو اونجا بهونه گیری میکرد و راحتی خونه رو براش نداشت😂😂😂😂 چون ۲ روز میرم خونه مامانم همینجوری میشه دیگه از روز سوم غیر قابل تحمل میشه و باید برگردم انگار خونه امون راحته

اندکایین؟؟؟

نمیدونم شما کدوم سمتید چه شهرید
ولی سمت ما بچه بره بیرون قرمز وسوخته برمیگرده
از بس که گرررمه
از حیاط استفاده ای نداریم دیگه تا چندماه دیگه هواخنک بشه

بخاطر همین بوده ده تا بچه میاوردن والا ما تو خونه ب این کوچیکی و بی حیاط عذاب میکشیم با ی بچه، آخرم ن غذا میخورن ن خوب میخابن

چههه خوبه پس شانس هوا هم خوبه تابستون بچه ها کیف میکنن تو حیاط

بچه های منم دقیقا همینن از وقتی اومدیم

دختر منم همینه ولی همش باید دنبالش باشم خیلی خستم میکنه

روستا عالیه 🥺🥺🥺

اوخ این جیگر رو ی بوس کن 😍🩷

همینش خوبه . لذت میبرن .