۹ پاسخ

دقیقا مثل من
امروز از زمین و زمان دلم گرفته بودهمش گریه میکردم
کمکی هم ندارم خداروشکر
ولی چند وقت پیش همش گلایه کردم پسرم مریض شد شدید و خوب نمیشد واسه همین دیگه نمیخوام گلایه کنم😔

آره نمی دونم چرا اینجوری

براش اهنگ بزار،هر اهنگی.دختر منم خیلی اذیتم میکنه.من باز کمکی دارم،مادرشوهرم و‌شوهرم هستن،مخصوصا شوهرم خیییلی کمک میکنه،من سرکار نمیرم ولی باز خسته میشم.شما خیلی قوی هستی شک نکن،یه کم تحمل میخواد فقط.خونه رو بیخیال،فقط سعی کن به خودت و بچه ات برسی.غذا هم سعی کن اماده بگیری یا چند وعده درست کن بزار فریزر و گرم کن.تا یه کم بچه ات اروم بشه.🥲دختر منم غذا نمیخوره خیلیییییی بد غذا شده،نه ناهار نه شام نه صبحونه،هیچی نمیخوره🥲

براش اهنگ بزار،هر اهنگی.دختر منم خیلی اذیتم میکنه.من باز کمکی دارم،مادرشوهرم و‌شوهرم هستن،مخصوصا شوهرم خیییلی کمک میکنه،من سرکار نمیرم ولی باز خسته میشم.شما خیلی قوی هستی شک نکن،یه کم تحمل میخواد فقط.خونه رو بیخیال،فقط سعی کن به خودت و بچه ات برسی.غذا هم سعی کن اماده بگیری یا چند وعده درست کن بزار فریزر و گرم کن.تا یه کم بچه ات اروم بشه.🥲دختر منم غذا نمیخوره خیلیییییی بد غذا شده،نه ناهار نه شام نه صبحونه،هیچی نمیخوره🥲

لالایی دانلود کن بزار براش حتما خوشش میاد

لالایی گنجشک لالا مهتاب لالا
لالایی شب تو آسمون مهتاب خوابیده

من بعضی وقتها آهنگ هم میزارم

پناه ببر ب خدا خدا کمکت میکنه تو قویی هستی منم بچم یکسالشه غذا خوب نمیخوره اسباب بازی هاش همه تو حاله رو پامم میخوابه شیر خودمم میخوره شبا کلا نمیزاره بخوابم ولی بازم خدارو شکر میکنم ک دارمش کمکی هم ندارم شوهرمم پشتم نیس دودقیقه هم نمیگیرتش افتادگی رحم و مثانه گرفتم باید برا ی لقمه غذا خوردن بگیرمش بغل کل خونه رو دور بزنه ی لقمه بخوره همین باعث میشه دلم درد بگیره از اون طرف دخالتها وحرفای خاندان شوهر از این طرف اخلاق تندو بد شوهرم همش خونم فقط یروزش میرم خونه بابام ک اونم تا میخوام برم دعوا داریم بیام پس هم دعوا کلا کفتم میشه الان زندگی من با این تنش ها سخت تره یا ن

پناه ببر ب خدا خدا کمکت میکنه تو قویی هستی منم بچم یکسالشه غذا خوب نمیخوره اسباب بازی هاش همه تو حاله رو پامم میخوابه شیر خودمم میخوره شبا کلا نمیزاره بخوابم ولی بازم خدارو شکر میکنم ک دارمش کمکی هم ندارم شوهرمم پشتم نیس دودقیقه هم نمیگیرتش افتادگی رحم و مثانه گرفتم باید برا ی لقمه غذا خوردن بگیرمش بغل کل خونه رو دور بزنه ی لقمه بخوره همین باعث میشه دلم درد بگیره از اون طرف دخالتها وحرفای خاندان شوهر از این طرف اخلاق تندو بد شوهرم همش خونم فقط یروزش میرم خونه بابام ک اونم تا میخوام برم دعوا داریم بیام پس هم دعوا کلا کفتم میشه الان زندگی من با این تنش ها سخت تره یا ن

عزیزم صبور باش این روزاهم میگذره زود🥺

عزیییزم میگن تا دوسالگی خیلی سخته بعدش راحتتتر میشه

سوال های مرتبط

مامان پسرا🙂 مامان پسرا🙂 ۱۳ ماهگی
امروز خودمو تو آینه دیدم به پیری و چروک پیشونیم پی بردم فهمیدم که بچم با ازیتاش کار خودشو باهام کرد روزی هزار بار ارزوی مرگ میکنم همش میگم ای کاش همین الان بمیرم از دست این بچه راحت بشم همش تو بغلمه یه لحظه روی زمین نمیمونه با هیچی بازی نمیکنه اینقدر غصه میخورم پیر و شکسته و لاغر شدم هرکی منو میبینه میگه چته چرا اینجوری شدی لاغر شدی اصلا نمیدونم این بچه چرا اینقدر ازیت میکنه همیشه با خودم میگم این عذابه الاهی بود فک کنم گناهی کردم که دارم اینجوری تاوان پس میدم صبح که میشه بچه تو بغلمه و وول میخوره و زور میزنه و ازیتم میکنه تا خود شب الانم که خابیده میتونم گوشی دستم بگیرم این پیامو پاک نمیکنم میخام تا همیشه بمونه و بهش نگاه کنم و یادم نره که چقدر دوران سختی دارم از روزی که متولد شده تا الان که نزدیک یک سالشه من دارم عذاب میکشم من یه بچه دیگه بزرگ کردم الان ۱۰ سالشه ولی اونقدر ازیتم نکرد شوهرم میگه انگار یه حیوان وحشی رو تو بغلم گرفتم هر لحظه میخاد در بره دستام درد میکنه کارم شده گریه گریه گریه این یک سال نشد من یه بار غذا بدون استرس بخورم همش سرپا و تند تند