بچه ها حس افسردگی گرفتم گریه میکنم همش حس ضعیف بودن دارم دوس دارم همه کاراش خودم بکنم اما زیادم بلد نیستم شمام اینطوری شدین؟

دختر قشنگم تو ضعیف نیستی تو کاری و انجام دادی که خیلیا نگرانشن و میترسن اما تو رفتی تو دلش تو خیلی با ارزشی تو مادری الان خدا گفته تمام گناهان این بانو رو پاک کن چون فرشته آسمونی بدنیا اورده کم کاری نیست . بدنی که نه ماه تغیییرات داشته بهش باید بیشتر از نه ماه فرصت بدی تا برگرده ب حالت خودش .
اولش همه مادرا حس میکنن هیچ کاری ازشون بر نمیاد ، مادر خوبی نیستن اما اینا فکر توعه اون نی نی خوشمزه رو الان هر کی کمکت کنه کاراشو هر کس غیر تو انجام بده مهم اینه که با بوی تو آروم میشه با صدای تو گریش بند میاد دوست داره تو بغل تو باشه اون تورو از خودش میدونه نه ماه تو شکم تو بود از گوشت و پوست تو تغذیه کرد تو براش قوی ترین موجودی تو منبع آرامشی براش
خودتو دست کم نگیر فقط به خودت زمان بده تو یروز دو روزه سر پا نمیشی برای همین میگن زائو ۴۰ روز نیاز به مراقبت و استراحت
صبور باش همچی درست میشه فقط زمان میخواد تو مامان قوی هستی ، هیچ کس مادر بچه نمیشه اینو بدون . 🌿🤱🏻❤

من از الان با همسرم طی کردم از ترس افسردگی بهش سپردم که چیکارا بکنه خداروشکر آدم خوبیه ولی باز فکر میکنم گاها خسته شم چجوری خودمو سرگرم کنم سرپسرم چون بچه اولم بود خیلی سخت گذشت بهم الان بازیکم تجربه دارم

منم اولش همین بودم فکر میکردم بی عرضه ام ولی واقعا نمیشه تقصیر تو نیست هممون همینیم

آره سر گرم کن خودتو تا این حس زیاد موندگار نشه منم روز های اول یاد زایمان و بیمارستان می فتادم احساس می‌کردم از شکنجه گاه فرار کردم قشنگ خوره افتاده بود ب جونم

اره منم همینطورم،از یه طرف میخام برم خونه خودم از یه طرفم میترسم از پسش برنیام

اره منم اولاش اینطوری بودم
خیلی حس بدی بود
دیگه گذاشتم بقیه هم کمکم کنن
تا خودم راه بیوفتم کم کم