مامان های قشنگم میشه باهم درد و دل کنیم ؟
من گاهی اوقات حس میکنم برای بچه کافی نیستم یا دارم اذیتش میکنم بااینکه گریه نمیکنه ....
یا حس میکنم نکنه از رو بی تجربگی زبونم لال بلایی سر بچه بیارم .
از بچه داره یجورایی قول ساختم
مامانای قشنگم شما بعد چند روز صفر تا صد کارای بچه رو دست گرفتین
و آیا از این افکار داشتین؟
واقعا نمیدونم وسواسی ام استرسی یا واقعا انقد بدم خیلی عذاب وجدان دارم و علائم افسردگی دارم همش گریه میکنم و حس ناکافی بودن و نا بلدی دارم....

عزیزم هیچ وقت همچین فکرای نکن تو دیگه یه مادری نترس کم کم یاد میگیری گلم تو یه مامانی قوی باش❤❤

عزیزم منم بچه اولمه و هیچ تجربه ای ندارم مثل شما
بعضی وقتا بچه ام گریه می‌کنه به خودش میپیچه نمی‌دونم از چیه دلش درد می‌کنه
جونش درد می‌کنه حالش بده
ولی سعی میکنم دقت کنم ببینم مشکلش چیه چیکار کنم حالش بهتر میشه
به خودمم میگم اگه ندونم بلد نباشم طبیعیه چون تجربه ندارم و ندیدم سعی میکنم از کسانی که بلدن بپرسم یا از دکتر
که بدونم یاد بگیرم یا گوگل سرچ میکنم

این حس ناکافی بودن احتمالا بقیه با حرفاشون بهت تلقین کردن

خدا تورو لایق مادر شدن دونست که این بچه رو به آغوش تو امانت سپرده مطمئنا تو برای اون بهترین مادر دنیایی و اون کنار تو امنیت داره و احساس آرامش میکنه این احساسات هم طبیعیه برا همه چون مادر خوبی هستی دغدغه اینو داری که برا بچت کم نذاری🌸🌸

منم اوایل همش گریه میکردم بخصوص اینکه وقتی شیرمیدم حالم بدمیشه احساس میکنم دنیا روسرم خراب شده ولی خب نابلدیم دیگه به مرور عادت میکنیم این روزام میگذره من حتی وقت نمیکنم پاشم خودمو تواینه ببینم انقد خسته میشم

ولی بنظرم تو خیلی مامان خوبی هستی ک انقد نگرانی

تا دوماه اول سخته واقعا

من تا بیست روزگی خونه مامانم بودم بعدشم که رفتم خونم هنوز سختم بود. بچه اول طبیعیه عزیزم سخته نمیدونی چی به چیه .غریزه مادر شدن تو وجود همه خانوماس حتی اگه جایی تک و تنها بای بازم یاد میگیری چیکار کنی