۹ پاسخ

خانواده شوهر منم همش با بچه جاریم مقایسه میکنن دیگه اعصابم داغون شده مثل خودشون رفتار میکنم

اصن هیچ وقت بچت چشم نمیخوره خیالت راحت خودمم همیشه همین کارو میکنم

عزیزدلم تخم مرغ شکست این چیزا الکیه بجاش سوره الحمدو ناس فلق بخون بعدشم بگو ماشاءالله تبارک رحمان فوت کن روی بچه تمام هروقت جای رفتی خودت تودلت بگو ماشاءالله لاحول ولا قوت الله بالله

دوماه پیش مادر شوهرم اومد خونمون گفت بچت چقدر شکموعه با اینکه اصلن دخترم چیزی نمیخوره بچه مریض شد دو هفته بی دلیل میورد بالا تو تولدش اومدن با بچه ۱۰ساله خووهر شوهرم مقایسه کردن ک پای دلیار قطرش اندازه پای تو عه بچم سرش سوخت

چندشب یه اقوام خیلی خیلی نزدیک زنگ زدبعدبه شوهرم گفت امیرحسین راه میره گفت نه گفت چهارچنگی میگه گفت آره گفت خیلی مراقب باشیا الان اوج فضولیشه به جای نخوره به ثانیه نکشیداین بچه جوری خوردازپشت زمین واسه چندثانیه نفسش رفت ضعف کرداینقدرخودموزدم به شوهرم گفتم مرد بچم حالا خودشوهرم چنان ترسیده بودبیاوببین خودشوهرم چقدطرفشو فوش دادگفت یعنی اینقدرشورمیشدحالا من بچه سومم هست انگاری این چیزارو نمیدونم که اون بخواد بگه فوری اسپندباتخم مرغ شکستم اون شب اصلا نخوابید

تخم مرغ بشکن

دقیقا منم پسرم سرلاک می‌خورد از وقتی یکی دید بچش نمی‌خورد دیگه پسر منم نخورد که نخورد تا قبلش میخورد اتفاقا خیلی علاقه داشت اما بعدش یه قاشق هم لب نزد

حتی مجازی هم چشمت میکنن چه برسه واقعی
اصلا به هیچکس هیچی رو نگو

اسمای اون افراد رو بنویس بنداز روی اسپند
انشالله که اینجوری جواب گو باشه دختر من مثل بچه شما شد تا چند روز اصلا غذا نمیخورد عصر اینکارو انجام اسمارو نوشتم پاره کردم انداختم روی اسپند شب غذاشو کامل خورد و کاملا با اشتها

سوال های مرتبط