۸ پاسخ

همچیش خوبه ولی هر دوهفته یک بار مریض

دخترم بچهارو میگرف شهید نینوا میکرد دعوا جنگ و خونریزی داشتن دیگه نبردم😶😶
ولی خودش خیلی دوسداش الانم دائم هرروز میگه بریم مهد دعوا نمیکنم ولی من دیگه گولشو نمیخورررم

من میبردمش بعد سه روز بد قلقی کرد وقتی میومد خونه میگف بچه ها رو دوس دارم اما خاله بده
فرداش رفتم تو حیاط متوجه شدم مربی ها بچه ها رو میترسونن و میزنن

من امروز بردمش خیلی استرس داشتم ک جذب نشه
اخه مربی ها بضیاشون صبور نیستن
شانس دخترمنم این مربی بلندبلند هم حرف میزنه تن صداش بالاس
میترسه
روژ اول باید میرفتم تو کلاس
اما گفت پشت کلاس باشین
درخالیکه کلاس بغلی ک همین گروه نوپا بود مث دخترم مربی شون متواضعتر بود اجازه داد دوتا مامان تو کلاس بشینن در هم باز
حالا میخوام سه چهارروز باهمین مربی باشه اگر جذب نشد مربی رو عوض کنم
اخه ازطرفی هم نگرانم جذب نشه
۱ساعتونیم بود بعد که منو دید دست منو کشید که بریم منم هر نیم ساعت بهش سرزدم که من اینجام خیالت راحت
چون مطمعنم که چندین بار سراغمو گرفته و حس تنهایی داشته
دوسندارم فکرکنه من تنهاش گذاشتم

بفرست بره الان توواین شرایط نه آروم که شد

دلوین که یکساله داره میره عالی خدارو شکر از هر نظر هم برای خودش هم واسه من

عزیزم بذار بعد۳سالگی
و بهتره بعد۴سالگی بره
چون استقلال بعد اون سن برای بچه مهمه
الان فقط باعث وابستگی افراطی بچه به خودت میشه

من پسرم یه ماه فرستادم خیلی دوس داشت اصلا هم وابستگی خوب نیس ها وقتی بزرگ بشه براش سخت میشه بهتره از الان وابستگی کم کنه

سوال های مرتبط

مامان مهیار مامان مهیار ۳ سالگی
مامان باران مامان باران ۳ سالگی
مامان مانی-مانلی🩷🩵 مامان مانی-مانلی🩷🩵 ۳ سالگی