صبحانه دیر هنگام ما را پذیرا می شوید آیا؟☺️😉

تصویر
۱۵ پاسخ

نوش جونشون آفرین به مامان با سلیقه 😍

احسنت مامان مهربونو با حوصله

نوش جونش منم همیشه تزیین میکنم براشون بهتر میخورن

سلام عزیزم یسوال
شما چه مارک شیری ب کوچولوهاتون میدین

نوش جونشون
آنقدر خوشگل دلشون میاد نخورن

نوش جانشون 😍😍

چ خوش سلیقه 😍🤩

نوش جانتون

الهیااااا نوش جان

ع منم اینطوری کنم شاید بخوره تخم ابپز چون دوس ندارع اصلا

به به نوش‌جونشون

ای جاانم نووش جان مامان باسلیقه
منم عاشق دیزاین کردن بشقاب غذا پسرمم اینجوری بیشتر بهشون غذا میچسبه

نوش جونشون افرین به تو مادر آگاه که برای بچت وقت میزاری.🌹🥰
یه سوال عزیزم بچه هات سبزی میخورن ؟اخه دختر من نمیتونه سبزی بخوره ؟

متوجه تزئین میشن
بچه های من فقط بازی میکنن

برای بچه انقد زحمت کشیدی؟

سوال های مرتبط

مامان آیهان😍❤️ مامان آیهان😍❤️ ۱۵ ماهگی
مامان دنیز کوچولوم🤭 مامان دنیز کوچولوم🤭 ۱۵ ماهگی
مامان Anita & Ahura مامان Anita & Ahura ۱۴ ماهگی
تلنگر


چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباس هایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت می برد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا می کند. 

مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمیگذاشت او بچه را رها کند. کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت. پسر را سریع به بیمارستان رساندند. 

دو ماه گذشت تا پسر بهبودی مناسب بیابد. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن های مادرش مانده بود. خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از و خواست تا جای زخم هایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم ها را نشان داد. سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم ها را دوست دارم، این ها خراش های عشق مادرم هستند.


پائولو کوئیلو ✍🏻