۸ پاسخ

به نظرم خودتو تغییر بده ،باور کن جواب میده ،کارایی ک قبلن میکردی رو دیگه نکن مهربون نباش دلسوزی نکن فداکاری نکن اصلاااا باهاش درد و دل نکن،خانوادتو مسخره میکنه ؟توام مسخره کن ،قهر میکنه ؟ اهمیت نده انگار اصلا وجود نداره ،هر چی بیشتر بها میدی پروتر میشن

کل کامنتات رو خوندم ،بنظرم اصلا نرمال نیست،ی جور انگار آدم سمی زندگیته

البته نمیشه قضاوت کرد من فقط از روی این حرفا ،به این نتیجه رسیدم

بهترین کار اینه با مشاور صحبت کنی
کلینیک ارگانیک مایندد تو تهران غیر حضوری هم مشاوره میده
اگه هزینه شو نداری ،از تو سایت ارگانیک مایندد ،یکم مطالعه کن راجب این طور شخصیتها

اگه پادکست کستباکسcastbox داری تو گوشیت،صحبت‌های خانم دکتر رویا نوری رو سرچ کن،پادکستها رو گوش کن،ببین به نتیجه ای میرسی تو برخورد باهاش

در کل اگه آدمی باشه که بتونی باهاش صحبت کنی خیلی خوب میشه اگه نه
کارت خیلی سخت میشه

اگر برات ممکنه از یه مشاور کمک بگیر خیلی کمک میکنه حداقل تو رفتار خودت اگر همسرتم باهات بره که عالی میشه

بنظرم بهاش حرف بزن ی بار دیگه ی شانس بده دیدی بهتر نشد بیخیالش شو

دقیقا شوهر منو توصیف کردی از بیست چهار ساعت بیستشو دارم کار میکنم بازم میگه کاری نمیکنی قدر نمیدونه همش عصبیه یکسره داد میزنه از وقتی جنگ شده صدبرابر بدتر هم رفتار میکنه انگار مقصر منم هرچی دهنش میاد میگه حیوون

بچه دومم که بدنیا اومد اولی اذیت می‌کرد میگفتم بعضی وقتا ببر خونه بابات تا نگهش دارن خانواده خودم جام نیستن میگفت نه بزار باشه عادت کنی دوتاشون باهم روپام میزاشتم میخوابوندم

عزیزم درکت میکنم زندگی با همچین مردی خیلی سخته...کاش باهاش حرف بزنی رفتارش رو درست کنه...بهش بگی فرصت میدم رفتارت درست بشه وگرنه نمیتونم باهات زندگی کنم

با مادرم لج داره همش خانوادمو مسخره میکنه خونشون نمیاد

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱۵ ماهگی
خانما
سلام
دخترم یکسال و یکماههست و پسرم دوسال و هفت ماه
پسر به شدت لجباز شده اذیت میکنه جیغ میکشه و دائما درحال دعواهستم باهاش، حتی یکساعت وقت استراحت ندارم شبا تاصبح ده بار بیدارمیشم برا شیردادن ونق زدنشون، روز هم کلی اذیت میکنن سر خورد وخوراکشون،
تا میخام کوچیکه رو بخوابونم ،بزرگه اینقد جیغ میزنه بیدارش میکنه گریه میکنن ومن دست تنها اون لحظه اونقدر اعصابم بهم میریزه مث روانیا میشم، هر روز باخودم میگم امروز دعوا نکنم با پسر،اما اینقدر رو اعصاب میره ک‌نمیتونم دعوا نکنم.
شوهرمم صب میره شب میاد شب هم تا حدودی کمک میکنه اما میگه وظیفه من نیست بچه داری ،زن‌مال کار تو خونه هست و باحرفاش اعصابمو بهم میریزه منی که از صب بچه ها رو روانم بودن و شب کاملا بی انرژی میشم.
گاهی منم با بچه ها گریه میکنم دلم‌میخاد خودمو بزنم از عصبانیت .
بعد هم همیشه عذاب وجدان دارم که با پسرم دائما در حال دعوام اما واقعا با دو تا بچه نادون اعصاب و روان نمیمونه
کسی بوده شرایط اینمدلی داشته باشه ؟