الان یادم اومد
منو وقتی زایمان کردم و بردنم تو اتاق، خانوم کنار تختی یه نیم ساعت جلوتر از من زایمان کرده بود بچه رو دادن بهش، اولین چیزی که به نوزاد داد یه شیشه شیره انگور و آب جوشیده
چقدر خنگ بخدا
ما خانومای بغل دستی گفتیم نده باید شیر خودت بدی بچه رو میکشی قبول نکرد و گفت ما رسم داریم و همه ما خوردیم هیچی مون نشده
تا بچه خورد پنج دیقه نشد بچه نفسش رفت و پرستارها با لوله از بینی و دهانش شیره انگور کشیدن بیرون🥴😥
خاک بر سر زن های کم عقل
اگر پرستارها نبودن بچه میمرد

اه عکسو پاک کن چندش

خدامرگش بده

اصلا هیچکس به متن توجه نکرد. همه میگن این چیه😂

واییی مث زگیل میمونه حالم داره بد میشه😂

وایی من فکر کردم زگیله😂

خاک بر سرش ..دیگه واقعا حالم ازین ابله هایی که تو جهان مدرن دارن زندگی میکنن ولی مغزشون برای هزار سال پیشه بهم میخوره

الان این عکس جیه؟؟؟

این‌ چیع دستت

این‌چیه عکسش و گزاشتی شبیه زیگیله

وییی چه چیزا

این چیه گرفتی😵‍💫

عجب...حالا من دیدم اب قند میدن
ولی شیره ی انگور اخه🥴

😒😒😒🤮 این چیه گذاشتی

این چیه دستته؟؟؟؟

وای خدایا بی عقلی تا کجا

این چقد چندشه چیه عکسشو گراشتی اخه😑😑😑😑

یا خدا😑😑

وای😳😳😳😳ب حق چیزای نشنیدع