۱۸ پاسخ

وااااییی منمممم
خیلی شدید
خداروشکر الان یکم بهترم

اره طبیعیه منم گریم میگرفت

کاش لااقل تو این شرایط کسی باشه بیاد نازمون بکشه😔

ارههه منمممم

من الانشم بغضیم 🫠

عزیزم تا بدتر نشدی و تبدیل به افسرده‌ی نشده به دکترت بگو قرص بهت بده

آره🥲🥲

منم خیلی گریه میکردم🫠
دوست نداشتم شیر بدم ولی به خودم غلبه کردم و شیرش دادم
سینه هام زخم شده بود بچه که بیدار میشد گریه میکرد منم اینور گریه میکردم
گاهی برای اینکه شوهرم میخاست بره سر کار و تنها میشدم گریه میکردم و....
فقط منتظر یه چیزی بودم گریه کنم
خیلی خسته میشدم و سردرد از بیخوابی هاش و حس میکردم دیگه دارم کم میارم بعدش حس عذاب وجدان میگرفتم که من مادر خوب و کافی برای بچم نیستم و ...باز برای این عذاب وجدانه گریه میکردم🤧🥲
طبیعیه گریه کنی عزیزم
گریه ات که تموم شد سعی کن پرقدرت ادامه بدی این سختی هاهم میگذره و شیرینی هاش میرسه❤️

منم با اینکه چند روز از زایمانم میگذره همش گریه میکنم فکر میکردم فقط من اینجوریم

منم همینجوریم..
درحالتی ک شوهرم داره قربون صدقم میره من میخوام باچاقو سرش ببرم😀😊

روزای اول مادرم لباسامونو انداخت ماشین شست پهن کرد خشک کرد گذاشت رو تخت گفتم بذار باشه خودم تا میکنم میذارم داخل کشو
بلند شدم که انجام بدم دردم گرفت رفتم رو تخت نشستم انقدر گریه کردم که من ناتوان شدم کارای زندگیمم نمیتونم بکنم 😐🥲اما اون روزا گذشت و الان دوباره کنترل تا حدودی دستمه

وای منم همینجوری بودم هر روز ی بغضی تو گلوم بود
تنها ک میشدم خودمو خالی میکردم
از شانسم شوهرم ک انقد نازمو میخره اصلا خونه نیست این چند مدت همش سر کاره🥹

منم همینجورم

من تا ده روز اول اینقد گریه کردم تا دلت بخواد🤣

چرا خنده دار منم غروبا سر هر چیزی گریه میکردم دعوا راه مینداختم

آره خوب میشی

من همین الانم گریم‌میگیره

اره منم اینجوری بودم

سوال های مرتبط