من ک ۱۴روزدیگه زایمانمه تصورکردم ک دیگه توشکمم نیس بغضم گرفت. اخه تواین دوران قدرشوندونستم وزیادباهاش حرف نزدم همش درگیرافسردگی وچیزای چرت بارداری بودم😭😭
من که امروز رفتم دو تا بسته پوشک براش گرفتم تاره هفته ۲۷هستم شوهرم گفت دیوانه ای از حالا پوشک😐
گلم برو لباساشو ببین دوباره وسایلاشو که خریدی براش نگاه کن نی نیتو تو اون لباسا تصور کن
این حس ها بخاطر درد و خسته شدن از بارداری نی نی دنیا بیاد همه این حسا از بین میره
منم ز وقتایی اینجوری میشم بیشتر از ترسه ب این فک میکنم ک چجوری از پسش، بر بیام و اینا
شاید ترس و استرس داری
ن من هرچی نزدیک تر میشم پر انرژی و پر ذوق تر میشم
نوسان احساسات طبیعی هورمون بهم ریخته درست میشه احتمالا بخاطر شرایطه
اصلا طبیعی نیست،شایدم از استرس زایمانه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.