خیلی خسته ام بریدم همش درد رنج کی تموم میشه همش پشیمونم از بچه اوردن ازاینکه شیرخودمو ندادم دائم عذاب وجدان دارم همش میگم کاش همچین کاری نمی کردم فقط بخاطراینکه خودم دوس داشتم بچه دارشم ی انسان بیگناه اوردم تو این دنیا کاش تا آخرعمرم بچه دارنمی شدم بخاطر این شرایط جن*گ بخاطرمسائل اقتصادی بخاطراینکه خیلی وقتا حوصله ندارم ازدل وجون بهش برسم بقیه ام دائم باحرفاشون عذابم میدن مامانم میگه بچت خوب رشد نمی کنه چون شیرخشک میخوره شوهرمم همینطور کاش می شد بچه مو کسی به اندازه خودم اعتماد داشتم بهش میدادم بهشو خودمو خلاص میکردم...کاش برارمش برا باباشو خودمو راحت کنم ازاین زندگی تمام شدم خدااا

عزیزم سخت نگیر
فداسرت شیر خودتو ندادی، منم ندادم
اتفاقا بچه با شیرخشک تپل تر میشه بهتر رشد میکنه
شرایط هم درس میشه فعلا ک یکم آروم شده
منم گاهی خیلی خسته میشم میگم خدایا کاش بمیرم ولی بعدش میگم من بمیرم بچه چی؟ فقط کنار من آرومه
باز پشیمون میشم
مادر بودن همینه
خیلییییی سخت
ولی ب بزرگ شدنش فک کن
میشه رفیقت همدمت
سختیش رف دیگ هرچی میگذره شیرین تر میشه برات

والا من شیر خودمو میدم‌وضعیتم‌مث شماس همه طلبکارن میگن رشد نکرده😢

این همه بچه شیر خشک می خورن،ماشالله خیلی هاشون از اونایی که شیر مادر خوردن،قویترن. با این مواد غذایی افتضاحی که میخوریم،دیگه شیر مادر مثل قدیما نیس.

بچه شیرینی زندگی ناشکری نکن عزیزم صبر کن درست. میشه همه چ منم شیرخشک میدم حرف بقیه واسه ت مهم نباش

آبن روزها میگذره منم بچه اولم بود خیلی سخته ی‌کشیدم شیر داشتم اما عفونت کرد سه بار اتاق عمل رفتم مردم تو عید خرید می‌رفتند من ۲۷ اسفند عمل کردم بد بختم تازه شروع شده بعدش تعطیله ت عید سینه زخمش باز بودعفونت بیاد بیرون پسرم کولیک داشت شب تاصبح جیغ میزد تنهای مامانم اومدم به دادم رسید یه ماه بود خونه م بود رفت دوباره تنها شدم اصلا یه وضعیت بود. واسه خودش همش میگفتم کاش بچه داره نمی‌شود اینو بعد ۱۷ سال خدابهم داده خدا روشکر اون همه سختی الان یه لبخندکیانوبه همه سختی‌ها میدم

عزیزم من تغذیم خوب نبود به توصیه دکتر شیرخشکیش کردم اشکال نداره اتفاقا مقوی نپتره توی بعضی موارد

این چ حرفیه اخه خودتو ناراحت نکن منم به بچه ام تا چهل روز شیر خودمو دادم بعدش خشک دادم کی گفته رشد نمیکنه دخترم ماشالا خیلی رشد کرده تو به حرف بقیه اهمیت نده عزیزم

هیچوقت اجازه نده حرفای دیگران اینقدر روت تاثیر بزاره تو الان یه مادری چشم یه بچه به توعه درکت میکنم اما زندگی همیشه اینطور نمی‌مونه

کاش بقیه اینقدر حرف نمی‌زن یه مشت بی درک هستن

عزیزم فقط تو نیستی این حسو داری همه ی ما مادرا اینطوری هستیم .
بخاطر خستگی و درک نشدن و حرفای تلخ بقیه س
منم خیییلی اوقات این حس ها میاد سراغم تازه من دوقلو دارم

وا شیر داشتی ندادی مهم نیست دختر من شیر خشکی بود پسرم همینطور دخترم الان براخودش یا پا خانومه داداشم تر وخشک میکنه همیشه پایین جدول وزن وقد بود

چقدر تلخ…🥲