۹ پاسخ

نباید پامیشدی میومدی میموندی حساب اونی که هولش داد رو میزاشتی کف دستش

گلم باید ببری بچتو اینور اونور تا یاد بگیره دیگ نمیشه ک همش تو خونه حبسش کنی با هرکی ام ک بدرفتاری میکنه با بچت برخورد کن ک بچتم حس کنه مادر قوی کنارشه

اصلا نرو دیگه

وای ماهم الان هیت هستیم کسی اجازه نداره به بچه من نگاه چپ کنه بگه چرا میدوئه تازه همه با دخترم بازی هم میکنن

بقیه فضول صابخونه ان؟

وا چرا نگاهش کردن گه خوردن هل دادن بچه رو آخی بمیرم هیچی ام نگی اصلا اذیت کردن بچه کارما داره نگران نباش اونم تو مجلس امام حسین

بچه هامون که شلوغ میکنن دست خودشون نیس بخاطره سنشون هست
اما اگه جایی کسی با بچمون بدرفتاری کرد بنظر من باید همون لحظه معدبانه بهش بگیم که رفتارش خوب نیس ..
چون تا تو دل خودمون نمونه
از طرفی هم بچه ها متوجه همه چی میشن ..
الان که شما این کار نکردین عیب نداره
سعی کنید بیخیال بشین چون بهترین کار در حال حاضر همینه ..
مادر شوهرت هم هرچی بگه
فقط گوش کن و سکوت کن.

اشکال نداره عزیزم بخاطر امام حسین ببخش ببخش تا بخشیده شی جدی نگیر ولی سری بعد بیشتر حواست ب بچت باشه هرجایی رفت سری برو دنبالش

میریدی بهشون کسی حق نداره ب جیگر گوشت چشم قر بده

سوال های مرتبط

مامان احسان مامان احسان ۱۸ ماهگی
دیشب سرم پسرم در اومد از رگش انقدر که باهاش ور رفته بود.. بردم پرستار یا نمیدونم متخصص بود یا چی زنه نتونست یدونه سرم وصل کنه به بچه زد همه‌ی رگ هاشو خراب کرد پسرم انقدر در کشید و گریه کرد که من گریه کردم هر دوتا دست و پاشو خراب کردن نتونستن وصل کنن بعد میگن چون اسهاله سخته گرفتن رگ 😑😑😢😢
یکی دوساعت پسرم رو که اروم کردم اومدن دوباره رگ بگیرن که نذاشتم گفتم شما نمتونین بگیرین پسرم رو اذیت نکنین دیگه خوب شده و نمیخوام دیگه سرم وصل کنید
دیگه خسته شده بودم از بیمارستان و مریض ها بخدا دیگه انقدر دلم گرفته بود که گفتم پسرم خوب شده
ولی خوب نشده بود
صبح شوهرم اومد و با اصرار من کارای ترخیص رو انجام داد ولی خداروشکر امروز پسرم کمتر از روزهای قبل اسهال رفت و حجمش هم کم شده
دکتر دارو و محلول نوشت گفت وقتی اسهال میره از محلول بدم که آب بدنش کم نشه
بعد خداروشکر مرخص شدیم و از زندانی که چند روز گیر کرده بودیم آزاد شدیم...
میخواستم بدونم پنج بار اسهال رفتن در روز خوبه؟ امروز هم خیلی سره حاله و بازی میکنه و از محلول هم میدم به زور نمیخوره که
مامان 👶araz مامان 👶araz ۱ سالگی
بازم شب شد و عذاب وجدان و هزار تا فکر و خیال...
پسرم یه مدته خیلییییی بد جیغ می‌کشه می‌دونم طبیعیه و تو این سن همشون این کار میکنن ولی من خر یه مدته خیلی عصبی شدم و نمیتونم خودمو کنترل کنم امشب خونه خواهر همسرم بودیم آراز انقد جیغ کشید که ما اصلا صدامون به هم نمی‌رسید یعنی انکار جیغ براش یه جور بازی شده نه که بگم گریه می‌کنه فقط جیغای بنفش منم یهو از کوره در رفتم و سرش داد زدم خدا منو بکشه با اون چشمای معصومش یجوری بغض کرد و به بقیه نگاه کرد اون لحظه خواستم بمیرم از دادی که سرش کشیدم بخدا نمیتونم خودمو کنترل کنم چیکار کنم چرا انقد زود از کوره در میرم آخه چه غلطی بکنم با این اعصاب لعنتیم هرکاری میکنم خودمو آروم کنم نفس عمیق میکشم هر کاری میکنم ولیییی تاثیری نداره روم الانم دارم از عذاب وجدان خفه میشم لعنت به من که انقد عصبی شدم
حاملگی خیلی سختی داشتم بعد اونم افسردگی بعد زایمان و یهو ام فتق پسرم پاره شد و عمل و هزار تا چیز دیگه از اونموقع به حدی اعصابم ضعیف شده که واقعا موندم از دست خودم چه کنم به نظرتون برم پیش مشاور تاثیری داره یا برم پیش روان پزشک؟؟؟؟