۲ پاسخ

این ضعف نیست عزیزم این واکنش بدنتونه که رفته رو حالت بقا یعنی آمادست برای مقابله و فرار. انگار ذهن مدام رو حالت آماده باشه برای شناساییه خطر، دنبال صدا میگرده من مثلا شبا صدای موتور میاد سریع بیدار میشم چشام باز میشن دست خودمم نیست. خیلیا اینجوری شدن چون این جزء خلقته انسانه

(خدالعنتشون کنه)

والا من هنوز هم ترس ازجنگ دارم میترسم دوباره جنگ بشه
دیشب خواب میدیدم رفتیم با همسرم خرید وبمب زدن فقط داد میزنم برو مهرادو بیار

سوال های مرتبط

مامان عشقام مامان عشقام ۵ سالگی
نمیدونم از کجا بگم که خالی شم من اون مامانی بودم که دوسال تموم بچهاشو سرپا میچرخوند شیر میداد حتی نصف شباچون اوایل سینه مو نمیگرفتن دکتر گفته بود هرجوربه باید شیر بدی و بعدم عادتشون میشد و هرروز سو پو فرنی تازه میوه ومغزوانواع مولتی .... امااز اونجایی که خودمون کم وزنیم خودم 43کیلو قد158شوهرم58کیلوقد167 بچهامم باهمه تلاشام ریز وکممممم وزننننن نخور ژنی... 🥲حالاهم من اون مامانی که هیچوقت هیچوقت سر بچهاش داد نزد کتک که اصلا از همه ی مامانای اطرافم خواهرم و جاریامو خواهرشوهرو هرکسی که میشناسم بخدا بیشتر بابچهام بازی کردم بازی های مختلف خاله بازی شهر میساختیم بازیای خلاقیتی حرکتی هرروز چندنوع بازی. بچهام خداخواسته پشت سرهم شدن همین باعث اذیت اولیم شد بلاخره نمیتونستم وقت زیادی براش بذارم مثل قبل اما خدا شاهده همون وقت کمی که نوزادم میخوابیدم بجای کوچیکترین استراحتی با اولیم بازی میکردم یا مجبورا کارامو اماااا بازم برای اولیم سخت بود با شوهری که شیش صبح میره تا 9شب بعدشم شام و خواب و توشهر غریب که هیچکسو نداشتم البته که هروقت شوهرم بود هفته ای یکی دوبار پارک و خانه بازی میبردیم اما کلاس ثارت نرفت هنوز و اینکه منوشوهرمم یکم اختلافو دعوا داشتیم که اینم بهش اسیب زد اما مهمترینش این که من