۱۴ پاسخ

من اصلا تا حالا قرار نزاشتم با کسی اصلا نمدونم قرار چیه به خدا که راست میگم😂🤣😂

قربونت برم عزیزم بادعای خیرشما

متاسفانه ن عزیزم 3سال پیش ی سقط داشتم ک بعدش حامله نشدم منتظررحمت خدام مطمئنم ی روزمیشه

زنده باشی قلبم همچنین خودت

منم باپسری ک الانم شوهرمه دوست بودم دوست داداشم بوداولین بار پشت خونمون دیدمش وقشنگترین روززندگیم بود 4سال دوست بودیم بعدشم اومدخواستگاری الانم 10ساله کنارهم خوشبختیم😍

ولی من توی اون سه سالی که رفته بود سربازی خیلی سختی کشیدم فک کن چه قدر چشم انتظاری سخته اومدعاشق کرد و از خودم پرسید که بره بیاد باهاش ازدواج میکنم یا ن منم گفتم آره و رفت حتی نمی‌تونستم حالشو بپرسم حالا پسرعموی من میشه خواهرزاده شوهرم اون منو دوست داشت اون خیلی کارا کرد که من توی اون دوسال نبینمش حتی خونمون که میخواست بیاد نمیزاشت

چقد همه دخترای خوبی بودن😂
من با یه پسر اسمش نیما بود. همدیگرو خیلی دوس داشتیم. ۱۷ سالم بود. بعد از یه ماه مامانش و خواهرش اومدن دم خونه خواستگاری و بابام که فهمید دیگه نذاشت من برم مدرسه.‌سوم دبیرستان بودم. گفت پسره هیچی نداره چطور به خودش اجازه داده. الان اون پسر ماشین زیرپاش لنکروزه شرایط مالی تووووپ. اسم دخترشو گذاشته پروا. بابای من با ۴۰۵ داغونش میره و میاد😕

من با پسرعموی بابام ازدواج کردم ولی بگم از کسی که تو فامیل بدم میچمدازش همین شخص بود روزی که اون ت بود خواستگاری ۱۳سالم بود دو روز بود۱۳ساله شده بودن گریه میکردم میگفتم من اینو نمی‌خوام🤣🤣🤣بعد ۸ماه اینقدر موقع مدرسه رفتم رفت رو موخم که دیگه دلمو برم

با شوهرم البته خانوادم قرار گذاشتن بریم آزمایش خونه ازدواج 🤪🤪🤪من تا حالا باکسی نبودم و قرارم نزاشتم🤣🤣🤣

من دوست پسر زیاد داشتم اما همشون فقط در حد تلفن بود اولین قرارم با شوهرم بود که رفتیم سفره خونه الانم ازش یه دختر۷ساله دارم

کدومو بگم؟آها شوهرم میگم😂
اولین بار ک اومدن خواستگاری فرستادن تو اتاق 😂

اولین قرارم با ی پسری به اسم علی بود تو ویلای پدربزرگمینا همونجا همدیگرو دیدیمو قرارنامزدیو عروسی گذاشته شد اما همه گفتن بره سربازی بعد بیاد ۱۰روزمونده بود بیاد تو مرزتیربارونش کرده بودن الانم دوساله با کسه دیگه ای ازدواج کردم

من تو زمان مجردی اصلا با کسی قرار این جور چیزا نداشتم
اولین قرارم با شوهرم بود اونم تو دوران نامزدی اون تو کرج بود منم کرمان بعد واسه دیدن من واسه اولین بار اومد بعد با هم رفتیم پارک بعدش بستنی خوری رفتیم بعد از اون رفتیم یه رستوران غذا خوردیم همین

منه بدبخت حق نداشتم تا بقالی سرکوچه برم
چه برسه پسر🤣🤣
ولی اولین روزی که با شوهرم رفتیم بیرون
رستوران امامزاده داوود بود😂

سوال های مرتبط

مامان ریحانه💓🎀 مامان ریحانه💓🎀 هفته بیست‌وپنجم بارداری