۸ پاسخ

حرفتون درسته، اما بازم بچه ها باهم فرق دارن، من 2ماهه ک پوشکو گرفتم. دخترم ب جایی رسیده بود ک ب هیچ وجه تو مای بیبی نه جیش میکرد نه پی پی خودشو انقد نگه می‌داشت تا مای بیبیشو در بیارم، خب اگ من این بچه رو ب زور تا 3 سالگی نگه میداشتم ک دیگ کلیه براش نمیموند.
الان 2ماهه پوشکشو گرفتم. حتی مسافرت هم رفتیم هربار دستشویی داشت میگفت.
بچه ها باید اول از همه آمادگی جسمی و ذهنی داشته باشن دوم سنشون مطرح میشه.

اخ گل گفتیییی،نمیدونم چه عجله ای دارن اینجا مد شده یا رقابتیه نمیفهمم،خب بعضیا از نظر مالی حساب میکنن زودتر میگیرن اما بعضیا خداییش میخان مراحلو زود تیک بزنن برن جلو کاپ بگیرن،خیلی زود از راحتیه دنیایه بچگیش بکشمش بیرونو مثه ادم بزرگا بره دسشویی که چی بشه،من از جو اینجا پیش همسرم گفتم و اینم گفتم که پسرمون بلده تاحدودی ...گفت حرفشم نزن گناه داره بذا با پوشک داشتن بچگی کنه اذیتش نکن

همین الان داشتم متن و می‌خوندم پسرم اومد گفت مامان جیش😅😂🤦من اصلا نمی‌خواستم بگیرمش دیدم عرق سوز شده گفتم تو خونه باز بزارم پوشک نکنمش بعد هر بیست دقیقه نیم ساعت بردمش دستشویی دگ خودش گف کم کم خیلی هم کم خطا داده تا الان اصلا هم بهش اصرار نمیکنم برای دستشویی خودش میگه بنظر منم سن مناسب ۲نیم سال ب بعد حرفتون درسته

آخه من شنیدم دختر بچه دیر بگیری از پوشک احتمال داره عفونت بگیدره

تا صبح بگو کی قبول میکنه
بعد با افتخارررر میان میگن داریم از پوشک میگیریم
البته از نااگاهی میاد
کاش بفهمن اگر زمان درست باشه کمتر از یک هفته زمان میبره
وقتی میبینید بچه اینقدر خطا داره و استرسی شده و ناخن میجوه ول کنین طلفی رو

هرکس بسته ب خود بچه داره
مثلا من گرفتم نمیخواستم بگیرم
اما همش پوشکشو در میاورد
منم گفتم حالا ک اینجوریه بگو
بچمم گفت
خطا زیاد داشت اما خودش دوس داره
بهونه آب بازیه

حرفتون کاملا درسته

سلام من هنوز اقدام‌نکردم واسه از پوشک گرفتنش

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه