۱۱ پاسخ

پشو بپز بلکه کنار خستگید اعصابت بهم نریزه

چرا انقد پرروش کردی 😕

دیشب شوهر من ساعت ۲ میگ گرسنمه گفتم د پاشو پنیر لقمه کن بخور چیکار کنم
خودش بلند شد لقمه گرفت و خورد و خوابید ناراحتم نشد یادم گرفت دفعه بعد گرسنه میشه باید پاشه بخوره


من همینکه با بچه نهار و شام میزارم جلوش شاهکار میکنم والا شبا از خستگی پادرد خواب ندارم

ساندویج درست کن مرغ بزار بپزه توی پلو پز هم برنج دم کن

وا بیرون میخورد این موقع اومده که غذا درست کنی لوسش کردی

عزیزم درکت می‌کنم شوهر منم متاسفانه اینجوریه یوقتایی ساعت ۲شب میگه پاشو دمپخت درست کن😐

دنبال بهونه س
شوهر من سنگ از آسمون بباره باید غذاش آماده باشه، اصلا اینایی که گفتی غذا حساب نمیکنه.
منم همیشه کنسرو لوبیا یا تن ماهی تو خونه دارم

بزن تو گوشش🤣

وای چه بی رحم.. واقعا درک نمیکنه این موقع شب.. اصلا محلش نزار بخدا بگیر بخواب

برنج‌خالی میخاد بخوره

توفریزرت دلمه آماده یاکباب نداری؟

بگو ی ساندویچی ی سیخ کبابی برو بیرون بخور بیا

سوال های مرتبط

مامان علی اصغر مامان علی اصغر ۲ سالگی
پسرم می‌ره کوچه. فوتبال بازی میکنن یعنی کوچه ما هفت هشت نفر پسر هستن سه نفرم از اون یکی کوچه میان بازی در واقع من دوست ندارم پسرم با اونایی که از کوچه دیگه میان بازی کنه اونا ده یازده سالشونه پسرم تازه رفته نه سالگی هر چقدرم میگم نرو با اونا بازی نکن میگه میرم باباشم میگه تو گیر نده گیرمیدی بچه بدتر می‌کنه خودشم چیزی نمیگه منم دیروز قهر کردم گفتم اگه این بچه بچه ی منه باید حرف منو گوش کنه اگه نه منم میرم خونه بابام شوهرم پسرم و دعوا کرد گفت دیگه نرو منم نمیزاشت برم خلاصه سرشون گرم شد رفتم خونه ابجیم بعدا با داداشم اینا برم خونه بابام مامانم هم خونه داداشم بود رفتم اونجا برعکس همه فهمیدن دعوام کردن گفتن ما خونه نمیزاریمت😂بچه تو ول کردی بلاخره بچه باید بازی کنه حالا شما جای من چیکار میکنید یعنی من حساسم روبچه ام با هاشون قهر بودم دیروز تولدمم بود شب زود خوابیدم دیدم در گوش هم پیچ پیچ میکنن نگو همسرم به پسرم میگه به خاله اینا زنگ بزن بیان کیک اینا خریده بودن که منو خر کنن