۴ پاسخ

اینک پلک نمیزنه خشکی چشم میگیره من پسرم روزی ی ساعت تلوزیون نگاه میکنه اما ارثی خشکی چشم دارن و قطره استفاده کرده
برا صحبتش باهاش زیاد حرفربزن

درست میشه عزیزم نگران نباش ما هم تو فامیلمون داشتیم کم کم درست شد

سلام عزیزم‌ براش کتاب هم میخونی؟ مخصوصا شعرهای ساده خیلی خوبه
وقایع روزمره رو تعریف کن براش پسرم بیدار شده میخواد صبحونه بخوره دستشو بالا میره و... اینطوری
در مورد تیوی هم ببین بچه با بچه متفاوته بعضی بچه ها زیادم میشه حرف زدنشون بعضی ها میگن تاخیر هم داره
حالا چی میشه یه مدت رعایت کن یواش یواش کمش کن تایمشو بجاش همون شعر و کتاب جایگزین کن...
ژنتیک هم موثره شاید ژنهایی این بچتون ب ارث برده با اونا متفاوته
انار شیرین هم عالیه واسه بچه ها البته الان ک فک نکنم پیدا شه
من چون خودم خیلی حساسم چیزهایی میگفتن بده هم ندادم: موز و بستنی و گردو
نه ک حذف کامل باشه ها اما نهایت هفته ای یبار
بستنی دو ماه یبار
تخم مرغ حذف مگر تو کوکو اینا
موزو اتفاقا دیروز دکتر ضیایی باز میگفت ک یه تیکه کوچیک رسیده بخوره واسه یه روز بسشه زیادی ندید

من این کارارو شنیدمو از اول رعایت کردم گفتم بهت بگم.... حالا هر کی خودش میدونه دیگه... اگه نیان الان حمله کنن چرا تخم مرغ ندادی موز ندادی و...😅

منم پسرم مثل شما بود ماشالا باهوش بود ولی دق داد منو تا حرف بزنه.
چندبارم گفتار درمان بردم گفت مشکلی نداره ببرش خودش راه میفته.بلخره بعد تولد ۳سالگیش کم کم پیشرفت کرد. الان جمله هم میگه ولی فعلا بعضی کلمه وحروف رو نمیتونه درست بگه.
توام حتما یه جلسه ببر گفتار درمان خیالت راحت بشه

سوال های مرتبط

مامان طلا مامان طلا ۳ سالگی
وقتی کودک کلمه  داره، یعنی پایه‌ی خوبی برای گفتار داره.
حالا باید ماهای مامان چکار کنیم؟ باید به جای تمرکز روی زیاد کردن لغت‌ها، بیشتر روی کلمات ارتباطی کاربردی و ساده کار کنه؛ همونایی که توی زندگی روزمره باعث تعامل و ارتباط اجتماعی میشن.

دسته‌های مهم کلمات ارتباطی برای شروع:

1. کلمات درخواست

بده، بیار، باز کن، کمک، بیشتر، تموم شد


2. کلمات اجتماعی و تعاملی

سلام، بای‌بای، ممنون، خواهش می‌کنم، آره، نه


3. کلمات اشاره به نیازها

آب، غذا، خواب، دستشویی، درد


4. کلمات احساسی ساده

خوشحالم، ناراحتم، می‌ترسم، دوست دارم


5. کلمات مکانی و اشاره‌ای

این، اون، اینجا، اونجا، پیشم، بیا

نکته مهم برای مامان:

باید این کلمات رو توی موقعیت واقعی استفاده کنی (نه فقط تمرین خشک). مثلاً وقتی لیوان آب رو می‌خواد بده، مکث کنه و بگه: «چی می‌خوای؟ آب؟ بگو آب».

بهتره اول از کلمات کوتاه یک‌هجایی یا دو‌هجایی شروع بشه (بده، بیا، آب، نه) و بعد کم‌کم به جمله‌های کوتاه برسه (بده آب، بیا اینجا).
مامان شنتیاا مامان شنتیاا ۳ سالگی
سلام‌ یه چیزی خیلی نگرانم کرده راجب پسرم میخوام ببینم طبیعیه یا با دکتری مشاوری مشورت کنم. با اینکه از بچگی به حرفاش گوش دادم سریع
تا حدودی جواب گرفته چیزی خواسته تونستم تهیه کردم هیچ وقت چیزی و نذاشتم خیلی بگه اصرار کنه بعد انجام بدم ولی پسرم نمیدونم اخلاق بد یا خوب حرفاش و خیلی تکرار میکنه در حد قفلی زدن یعنی اگه ی چیزی بخواد بگم فردا تا اون روز برسه همش میگه صبح هم یادش نمیره تا اون کارو نکنی براش ول نمیکنه و این موضوع هم خودمو هم بقیه رو ی جاهایی کلافه کرده مثلا میگه بازی کن ب هرکی ک باشه انقدر میگه تا طرف بلند شه بازی کنه خیلی وسط حرفامون میپره اصلا نمیذاره حرف بزنیم یا حتی من با گوشی هم بخوام حرف بزنم یکاری میکنه یا حواسم پرت شه یا قطع کنم سریع البته ک بگم هرچی من منعطف و سریع براش یکاری میکنم شوهرم برعکس زیاد باهاش بازی نمیکنه ی بازی هم بخواد بکنه انقدر بچه باید اصرار کنه بهش تا باهاش بازی کنه یا هرچی ازش بخواد هی باید بگه بهش هم میگیم باشه ولی باز میگه مثلا دیروز رفتیم بیرون خرید گفتیم پسر خوبی باشی اذیت نکنی برات آدامس که دوس داری میگیریم هر ۳ دیقه ی بار میگفت آدامس میخری آدامس میخری انقدر گفت شوهرم عصبی شد گفت اصلا نمیخرم بعد ی وقتایی رفتار شوهرم باهاش ی جوری میشه من فکر میکنم بچه مشکل داره حس منفی میگیرم عصبی میشم دعوامون میشه ی مورد دیگه هم هست ب شدت تنهاس و فقط من و باباشیم ک باباش اصلا براش وقت نمیذاره باز ی موضوع دیگه هم هست مثلا میگه موز داریم میگم نه میره چک میکنه این مثال راجب هرچی باید بهش ثابت بشه خودم این موضوع دوس دارم که اعتماد نداره زیاد ولی خب نمیخوام ب ماهم اینجوری باشه میخوام حرفمو قبول کنه
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
من پسرمو بردم مشاوره و مهد
بعد پسر من از لحظه تولد نق نقو بود دائم یه بازی میخواست سرجرمش کنیم و زود هم خسته میشد
خوابشو وحشتناک بود و تو پتو و منو و اینا میخوابید تازه شاید یک سال خوابش درست شده
خیلی هم حرف نمیزنه و کلا دایره لغاتشم خیلی زیاده
اینارو به مشاوره گفتم گفت اینا می‌تونه علائم بیش فعالی باشه😑
البته گفت باید شیش تا علامت رو تو شیش ماه ببینیم اونم تو این سن نه و تو سن مدرسه
آخرم نفهمیدم مشکوک به بیش فعالی یا نه
بچه های شما نوزادی چطور بودن؟ پسر من یک لحظه هم زمین نمی‌موند و اصلا مثل خیلی بچه ها دیدم مامان می ذاتشون مثلا به در و دیوار و چراغ نگاه می‌کنه بچه پسر من نبود
موقع خوابش وحشتناک میشد هم خوابش میومد هم نمیتونست بخوابه گریه میکرد و اصلا تو شرایط خاص باید میخوابید
البته کولیک هم داشت ولی غرغرو بودنش به نظرم ربطی به کولیک نداشت
الان جدیدا هر نوزادی ای میبینم آنقدر آرومه نه نق نقی نه گریه بیخودی انگار میکنم فقط بچه من آنقدر ناآروم بود تا یک‌سالگی پدرمو دراورد
مامان السا مامان السا ۳ سالگی