سلام خانما
لطفا یه مشورت به من بدین
دخترخواهرشوهر من یکسال از دخترم بزرگتره..بعد اون دایم دختر من هل میده دختر منم میخوره زمین گریه میکنه یا تا وسیله ای تو دستشه از تو دستش میکشه ..چند بار شده دختر من زمین خورده گریه کرده اومده پیشم. تو بغل نشسته..اینطور موقع ها بنظرم نباید ساکت بود یه تذکر کوچیک هم که شده بدی چون انگار بچت به تو پناه آورده
من بهش تذکر میدم مثلا میگم هل نه نباید هل بدیم دیگه هل نده گاهی آروم و گاهی حدی تر تذکر میدم
حالا خواهرشوهر من ناراحت شده که شما نباید دخالت کنین هل هم داد بده با هم بازی میکنن همش میگه شما حساسین .گفتم نمیشه بشینی بچه رو بزنه هیچی نگی که
شما بودن چیکار میکردین

بهترین کار کردی این برخوردا کش پیدا کنه به عزت نفس بچه لطمه وارد میشه حرف و حدیثشون هم ذره ای اهمیت نداره قطعا .

عزیزم بگو شما حساسی که بجای شما که به بچه ات تذکر بدی من بهش تذکر دادم حالا بهت برخورده

عین جاری من میگه چیزیش بگیم بدتر میکنه بچش وحشیه جرئت ندارمدبچمو زمین بذارم

من جای شما باشم تایمایی که اونا هستن نمیرم یحور تنظیم میکنم که باهم نباشیم
چون اینجوری خیلی بجه اذیت میشه خودتم فقط حرص و جوش میخوری ممکنه بی احترامی و کدروتم پیش بیاد سعی کن مثلا هر ۴ بار یبار با اونا باشید؛
چون دختر خواهرشوهرتم بچس هرچقدم بگن فایده نداره ممکنه لج کنه حساس بشه بدتر هی این کارو تکرار کنه.

عزیزم دختر جاری منم یکم پسرم اذیت میکرد یبار تو اتاق تنها بودیم دیدم پسرم اذیت کرد با یه چشم غره چنان ترسوندمش دیگه سمت بچم نمی‌آمد ازم میترسید
باز الان یه مدت هست وسیله های کیان ورمیداره به خود بچم نمیده خب مامان و باباش توقع ندارن از دستش بگیرم میخام دوباره که تنها بودیم دعواش کنم تا دیگه تکرار نکنه😂
همه می‌دونن کاراش بد هست ولی هیشکی جرات تذکر نداره باید خودم یه حرکتی بزنم😁

عزیزم اتفاقا باید مداخله کنی چون هنوز دخترت خیلی کوچیکه ، به اون بچه هم هرچه قدر بگی نزن حالیش نخواهد شد ، اولا اینکه رابطه رو به حداقل برسون ، دوم اینکه وقتی دیدی بچه ها رفتن کنار همدیگه توام برو بینشون بشین و همون لحظه اجازه نده دخترتو هل بده یا بزنه
واقعا موقعیت سختیه و دوستم با دخترش اومده بود خونمون ینی من یکسره پیش دخترم بودم و بازم اون وسطا چندبار دختر منو هل داد و سمتش توپ پرتاب میکرد ولی من به دخترش چیزی نمیگفتم چون اصلا تو مغزش نمی‌رفت حرفام و فقط مراقب دخترم بود ، ینی من رسماً روانی شدم

دخترجاری منم همینطور بچنو هل میده و.. چندبار به بچه تذکر دادم مودبانه اخر نشد به پدرومادرش هشدار دادم این دفعه اگر زدم رو دستش بچه اتون ناراحت نشید قیافه حق به جناب نگیرید برای من
اگر بچه شما برای شما عزیز بچه منم برای منم عزیز از سرکوچه برنداشتمش که هرکس وناکس بیاد بزن بچمو هل بده
فرهنگ ندارن اینحور ادما نه پدرومادر نه بچن

سلام بنظرم حواست به بچه باشه خوبه اگر جایی که بچه ات آسیب میبنه روانشناسی که میگن اگر خطرناک نیس دخالت نکن چون بچه نمیتونه بعدا از خودش تو‌ جمع دفاع کنه بعد بنظرم بچه شما بزرگ میشه ذائم میخواد بخاطرش دعوا کنی ولی الان شاید یه کم صبوری لازمه تا بچه ات از پس خودش بر بیاد بعد میبینی قشنگ خودش بلده چیکار کنه می‌شینی کنار نگاه می‌کنی

یه چیز دیگه دوتا خواهر شوهر من بچه هاتون با فاصله یکماه به دنیا اومدن اینها خیلی به بچه ها حواسشون بود نزنن
اینقدر این کار تکرار کردن که این دوتا بچه شده بودن کارد پنیر
بعد انگار ادعاشون میشد که کسی پشتشون هست دایم دعوا میکردن
اصلا دعوا میکردن که دیگران بیان جداشون کنن انگار آدم بزرگها
بعدها خواهرهای شوهرم پشیمون بودن چرا اینقدر حساسیت به خرج دادن
چون شد تجربه برای بقیه نوه ها این کار نکردیم بقیه اینجوری با هم مثل اون دوتا نشدن

من خودم اگه پسرم کار اشتباهی بکنه مستقیم بهش میگم اشتباه بوده و قهرم باهات و باید معذرت خواهی کنی چون حرف نمیتونه بزنه هنوز بهش میگم بوس کن فلانی رو تا باهات آشتی کنه و دیگه تکرار نکن

کنارش بمون همیشه و به جای تذکر مستقیم دعوا کنش چون دو سال و نیم می‌فهمه قشنگ

آره بگو‌بچه خودتم بود زر زر. میکردی

الان جوابمو بخونی شاید پیش خودت بگی چه مامان عصبی ای هست ولی خب نمیتونم ببینم کسی بچمو اذیت کنه.
من ماهی یه بار خانواده شوهر رو میبینم همون یه بار هم همش عذاب الهیه.
این دفعه ماهان داشت با پسر عموش که 7 سال ازش بزرگتره بازی میکرد یهو پسره برگشت گلوی ماهان رو گرفت بچه قشنگ قرمز شد منو بگی چنان پریدم گلوشو گرفتم فشار دادم تا ول کرد. بعدم گفتم یه بار دیگه چنین کاری کنی یه طوری میزنمت که حساب کار دستت بیاد. دقیقا جلوی مامان و باباش هم بود. و دیگه قضیه تموم شد.
نمیشه که بزاری هرکی هر بلایی خواست سر بچه بیاره.

کار خوبی کردی تذکر ندی عادت می کنن پرروتر میشن. آیا اگه بچه شما بچه اونو هل بده هم همینو میگه 😐
چقدر رومخن این خانواده های شوهرا خودشون هرکاری بکنن ایراد نداره اما ما که اعتراض کنیم هزارتا برچسب می زنن بهمون حساس فلان و بهمان😏

عزیزم ببین من خودم اینجوریم که نظرم اینه پسرم احتیاج داره به این که بدونه مامانش همیشه حواسش بهش هست و براش مهمه برای همین نمیزارم تاجایی که ممکنه بهش آسیب برسه اگه هم کسی هلش داد به اون بچه ی تذکر کوچیک بدم تا پسرم متوجه بشه که هواشو دارم. همینطور اگه هم پسر من کسی رو بزنه اگه مامان اون بچه تذکر بده بهش ناراحت نمیشم چون اینو قبول کردم که همه بچه ها باید خاطرشون جمع باشه که مامانشون هواشونو داره و اهمیت دارن برای مامان ها . ولی خب بعضیا ی جوری ناراحت میشن که دیگه انگار چه اتفاقی افتاده نه فقط صرفا ی تذکر میدی که خیال بچت از وجودت راحت باشه میتونی خیلی دوستانه اینو به خواهر شوهرت توضیحی بدی بگو تا زمانی که دختر من توانایی دفاع از خودش رو نداره وظیفه من اینه که حواسم بهش باشه

من بودم برخورد بدتری داشتم سر همچین موضوعی با یکی از آشناها ارتباطم رو قطع کردم چون اعتقادم اینه حالا طرف بچه باشه یا بزرگتر ،من حامی دخترم هستم تا وقتی زنده ام نمیذارم موضوعی باعث ناراحتیش بشه

خوب کاری کردی، توسنی نیست ک بگیم ازخودشون دفاع میکنن بایه هل دادن خدایی نکردهممکن اتفاقی بیفته، اصلامهم نباش برات ک ناراحت شده مشکل خودش