من از اولش مامانم نیست من هیچکس نیست از اول بارداربم هم هیچکس نبود همیشه من تنها بودم یکم استرس دارم که نتونم اما چاره ای هم ندارم من باید قوی باشم
بخدا من 9 روز پیشم بودن رفتن دیگه هی تنها
اخی عزیزم بگردم.تنهاشدی🥺
من قرار شد برم خونه مامانم اما چون همسرم طاقت نداشت من نرفتم و خودم البته با کمکمادرشوهرم داریم نی نی بزرگ میکنیم
اگه شیر خودتو میدی نصف شب ک بچه بیدار میشه هواست باشه وقتی سینه ات تو دهنشه خوابت نبره سینه ات بیفته دو سوراخ دماغش خودت خوابت نبره
وقتی که بچه خوابه کاراتو بکن الان اگه خونه تمیز نباشه غذا سر وقت آماده نباشه اشکالی نداره همه همینیم کم کم را میفتی
من که ازاول که زایمان کردم تنهابودم تاهمین الان
صبح ها زود بیدار بشو کارای خونه رو انجام بده لباس بچتو عوض کن شیرش بده سیرش کن بخابونش برو ناهار درست کن حتی اگه وقت ناهار درست کردن نبود شام هم همینطور تا ی مدت تا وقت داشتی باید بلند بشی کارتو بکنی نباید منتظر وقت اصلی باشی
دیگه باید روی پای خودت وایسی
منم همینجور بودم، سر زایمان اولم مامانم که مبخواست بره هی یه جا مینشستم گریه میکردم
ولی نگران نباش خدا کمکت میکنه
یه چند روز تنها باشی برنامه دستت میاد چیکار کنی
عزیزم مگه چندسالته
عزیز تا همیشه که نمیتونه بمونه باید کم کم خودت مستقل بشی و یاد بگیری ، الان که نوزاد بیشتر تایم خوابه بلند شو اروم اروم شروع کن
میگذره . انقد قوی میشی ک این روزا یادت میره. فقط خودتو سرپا کن و روحیه ت رو بالا نگه دار همیشه با برنامه ریزی باش. کاراتو اخر شب بنویس فردا صبح با انرژی دونه دونه تیک بزن. بچه داری کن فعلا تا ۴۰ روز سخت نگیر. بیشتر از وقتت برای خواب استفاده کن. میفتی رو روال👌🏻🌱😍
چرا عزیزم نگران نباش شیرخودت میدی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.